خانه / بر بال ملائک / گهواره‌ای عاشورایی

گهواره‌ای عاشورایی

گهواره‌ای عاشورایی

5

چند روز قبل از تولد شهید ناصر زاده دباغ خواب دیدم که خداوند به من پسری عطا کرده ولی بلافاصله آن را از من گرفته و به آسمان بردند. ناراحت و غمگین شدم و گریه بسیار کردم. چند  دقیقه بعد. پسرم را در یک گهواره‌ای که با شالهای سیاه آراسته و شکل عَلَم بود، به زمین آوردند. از همان خواب دریافتم که فرزندم عاشق امام حسین(ع) خواهد بود تا تولد او در ماه محرم.

سالها گذشت تا محرم سال ۱۳۵۹ هجری شمسی. شب شام غریبان سیدالشهدا(ع) در دلم آتش عجیبی برپا شده بود. بی قرار بودم و دلتنگ ناصر تا صبح نخوابیدم و از خدا می‌خواستم که اگر می‌خواهد ناصر را از من بگیرد او را در روز عاشورا شهید کند.

صبج که شد، خبر شهادت ناصر را به ما دادند و گفتند: او در روز و در هنگام اقامه‌ی نماز ظهر عاشورا به شهادت رسیده است.

او پس از سالها با روحی پاک و مطهر و در عاشورای حسینی به آسمان پرواز کرده بود و در روز سوم شهادت امام حسین(ع) به خاک سپرده شد.

راوی: مادر شهید

منبع: وبلاگ تا ماه راهی نیست

به بهانه فرا رسیدن بیست و پنجمین یادواره سرداران و ۷۵ شهید مسجد امام حسین شمالی(ع) دزفول

دوشنبه ۲۷ بهمن ساعت ۸ شب

درباره ی رایحه

همچنین ببینید

نور امیدی فراز بام شب پیدا شده /// تازه جانی در تن دلمرده ی دنیا شده

بهاران در بهاران    

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.