خانه / خاطرات شهید / به یاد شهید سعید ظهور قربانی

به یاد شهید سعید ظهور قربانی

6

اردوگاه حضرت علی اکبر را برپا کردیم و بسیار خسته بودیم. شب خیلی سختی بود. برپا کردن آنهمه چادر و امکانات اردویی توسط ده دوازده نفر واقعا سخت بود. شب در حال پست بودیم و هم پستی من به خوبی دریافت که در حال قدم زدن خوابم گرفته بود. دستم را گرفت و به چادر برد و از من خواست تا بخوابم و او که کارهای سختی را در برپایی اردوگاه به عهده گرفته بود، ادامه ی پست را هم به عهده گرفت و من خوابیدم.
صبح برای نماز که بیدار شدیم همه از هم می پرسیدند که چرا شب برای پست بیدارمان نکردند؟ بعد معلوم شد که او یک تنه تا صبح را بیدار بوده و بجای همه ی بچه ها پست داده است.
او شهید بزرگوار سعید ظهور قربانی بود که علیرغم سکوت و وقارش همیشه سخت ترین کارها را به عهده می گرفت.
راوی: مسعود عراقی

جهارشنبه شب بود، شب نگهبانی گروه راسخ، لوحه نگهبانی را نوشتم و جلایی را صدا کردم که شما پست اول هستید، اسلحه را هم تحویلش دادم و خودم که خیلی خسته بودم اسلحه دیگر را زیر بتوی زیر سرم گذاشتم، محل خوابم هم اتاق بالایی نزدیک درب ورودی بسیج بود. تازه جشمانم داشت گرم مى شد که نگهبان آمد بالای سرم و گفت: مش مرتضی در را میزنن بلند شدم و به او گفتم: شما اینجا کمین بگیر، کمی جلو رفتم و نشستم از زیر درب نگاه کردم که چند نفرند و جه موقعیتى(سواره یا بیاده)هستند.

سایه ى دو تا بای خیلی جاق دیده می شد، گفتم: کیه، گفت: منم صدا را شناختم در را باز کردم. شلوار گشادی به با داشت و سایه ی آن بزرگ مى نمود. با هم دست دادیم و احوال پرسی کردیم جهره اش بسیار خسته و خواب آلود بود. گفت: الآن از منطقه رسیده و فردا صبح برمی گردد. کمی بعد آقای صادقی که آن شب در بسیج بود او را با موتور به خانه رساند. قبل از رفتن عطری به من داد، نمى دانستم که این دیدار آخرین ملاقات ما خواهد بود.

بار بعد وقتی او را  ملاقات کردم که سیل اشک از جشمانم قطع نمی شد و او آرام در تابوت آرمیده بود و روحش در ملکوت سیر می کرد، بعد از سالها شب گذشته در جلسه ی ختم صلوات علت آن همه خستگى و خواب آلودگى او را از زبان هم رزمش فهمیدم که کار زیاد و استراحت خیلى کم عامل آن بوده. او سعیدى بود که به سعادت رسید. خداوند روح شهید سعید ظهور قربانى و تمامی شهداى اسلام را قرین رحمت و همنشینى با اولیا الله قراردهد، ان شاءالله. شادی روح تمامی شهدا صلوات و فاتحه قرائت. فرمایید.
راوی: مرتضی شیرمحمدی

منبع: وبلاگ قاسمیون

به بهانه فرا رسیدن بیست و پنجمین یادواره سرداران و ۷۵ شهید مسجد امام حسین شمالی(ع) دزفول

دوشنبه ۲۷ بهمن ساعت ۸ شب

درباره ی رایحه

همچنین ببینید

ماجرای داعشی‌هایی که محسن حججی به هلاکت رساند

روایت فرمانده و همرزم شهید حججی: ماجرای داعشی‌هایی که محسن حججی به هلاکت رساند به …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.