خانه / مطالب دوستان / سید جان تنها آرزویت، مبارک

سید جان تنها آرزویت، مبارک

دل نوشته ای بیاد شهید سید مجتبی ابوالقاسمی

سید جان تنها آرزویت مبارک
سید عمت هنوز از داغ کربلا کمرش خم بود سید جواب بده.. سید به رفاقتمون قسم جواب بده..

12

سرکلاس بودم یکی از دانشجوها اومد تو گوشم گفت شنیدی سید مجتبی شهید شده؟ خشکم زد… خدای من! چی میگی؟ سریع به بچه ها تماس گرفتم یکی گفت شایعه است خندیدم یکی گفت مجروح شدی دعا کردم یکی هم گفت شهید شده گریه کردم.

خدا نمیشه از روی گزینه های روی میز سرنوشت خودم یکی را انتخاب کنم؟! خدا ،خدا کردم تا شب شد و رفتم روضه اونجا پیش درب ورودی کنار محمد و حاجی جایی که به عزاداران خوشامد میگفتی عجیب جات خالی بود دوست داشتم شایعه باشه. دم روضه همه بچه ها جمع شده بودن یه عده از بچه ها پریشون بودن… یه عده ی دیگه امیدوار بودن… یه عده هم مثل من خیلی کم آورده بودم… خیلی…

چه شب سردی! خیلی سردتراز یه شب پاییزی ی شب پر ازاسترس و امید پر دعا پر گریه… همه سرگردون و حیرون بودیم چه خبر تلخی.تلخ برای همه و شیرین برا خودت…

شیرین مثل شعرای عاشوراییت ، مثل قافیه هایی که گریه ها رو در پی داشت. تو کی بودی سید؟ چرا بال های فرشته گونت رو از همه پنهون کردی؟

رسیدی به حرمش؟ سعی کردی جایه داداشای شهیدشو پر کنی؟

سید عمت هنوز از داغ کربلا کمرش خم بود  سید جواب بده.. سید به رفاقتمون قسم جواب بده.. سید به اون نوحه هات جواب بده. سید عجیب کمت دارم عجیب! دلم هوای اون لبخندای آسمونیتو کرده… سید جان تا صبح که برات بنویسم نه دل من سیر میشه نه دل این قلم و کاغذ…

سید راستی یادته مجلس ختم پدر حاج صادق آهنگران وقتی همه بچه ها دور حاج صادقو گرفتن که باهاش عکس بگیرن حاجی خندید و گفت بابا برید با سید مجتبی عکس بگیرید این شهید آیندست… قند تو دلت آب شد چه حس و حال قشنگی داشتی تنها آرزوتو رو زبون حاج صادق میدیدی..میگفتی حاجی خیلیا رو کربلایی کرده یعنی میشه منم…؟؟ تنها آرزوت بود..دیدی به آرزوت رسیدی آخر؟؟ سید تنها آرزوت مبارک.

دیروز وقتی رو شونه های شهر میدیدمت، وقتی میدیدم بزرگ و کوچیک پیر و جوون اومدن به استقبالت ، وقتی میدیدم تمام شهر تو شدی تو سید…همه جا عکسای تو رو زدن ،تازه فهمیدم چرا دوست نداشتی کسی بشناسدت. سید جان ایل و تبار بچه مسجدی ها رو عزادار کردی…هنوز همه بهت زده هستیم… تابوتت رو شونمه ولی هنوز باور نمیکنم

سید جان آقا سید عزیز آمده ام به مبارک بادت. مبارکت باد تنها آرزویت… مبارکت باد حنابندانت در دریای خون. سید جان خداییش هنوزم باورم نمیشه ولی شهادتت مبارک.

و در آخر… محمدباقر عزیز خدا بهت صبر بده ….

دزنا ۲۴، امین نورآبادی

درباره ی رایحه

همچنین ببینید

این داستان نمی تواند اتفاقی باشد؛ سه بار کنایه و تقابل جویی با فرمایشات رهبر انقلاب در دو سخنرانی روحانی/ حداقل التزام عملی به ولایت فقیه چقدر است؟!

گروه سیاسی – رجانیوز: بررسی سخنرانی روزهای اخیر رئیس جمهور، پس از بحران خوزستان و …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.