خانه / بایگانی برچسب: عملیات بیت المقدس

بایگانی برچسب: عملیات بیت المقدس

برای محمود دانشیار

شهید محمود دانشیار تاریخ شهادت ۱۳۶۱/۲/۱۰ به مناسبت فرا رسیدن سالگرد شهادت برادر بزرگوارم شهید محمود دانشیار در تاریخ دهم اردیبهشت سال ۱۳۶۱خاطره ای که قبلا منتشر نموده بودیم هم اینک در ذیل می آوریم. باشد که یا آن بزرگوار جلای قلب زخم خورده ی ما گردد. بسم الله واقعا” …

ادامه نوشته »

شمیم مهربانی

شهید حمیدرضا شمیم (نفراول سمت چپ) ستاره ای دیگر از آسمان ذخیره سپاه دزفول در این روزها که مصادف با سالگرد عملیات رمضان است، برای اینکه یادی از شهدای ذخیره سپاه در این عملیات شده باشد از دوستان خواسته بودم تا هرکس به فراخور آشنایی خود با شهید حمیدرضا شمیم …

ادامه نوشته »

نبرد خونین جاده ی مرزی شلمچه در عملیات بیت المقدس

  نوشتاری که در پیش روی شماست قسمتی از خاطرات حقیر در عملیات بیت المقدس است که به شما عزیزان تقدیم می گردد. قبلا به روح پاک همه شهدا بخصوص شهدای مظلوم عملیات بیت المقدس درود و سلام و صلوات می فرستیم. ساعت تقریبا” نه یا ده شب به تاریخ …

ادامه نوشته »

سنتی که دارد فراموش می شود!

به بهانه سالروز شهادت شهدای عملیات بیت المقدس سنتی که دارد فراموش می شود تلنگری در خصوص عدم برگزاری مراسم سالگرد شهادت شهدا در گلزار شهدا توسط خانواده هایشان  یک سنت حسنه­ ای که سال به سال دارد کم رنگ و کم رنگ تر می شود، برگزاری مراسم سالگرد شهادت …

ادامه نوشته »

انتخاب خداوند

نفر اول سمت راست حمید مریدی، ستاره ای دیگر از آسمان ذخیره سپاه دزفول  انتخاب خداوند در سحرگاه نهم اسفند ۱۳۶۲. حمید در خانواده ای که ایمان و اعتقاد به خداوند متعال در آن موج می زند ، متولد می شود. خانواده اش از نظر مالی ضعیف و مرحوم پدرش …

ادامه نوشته »

یاد شهید سید منصور قاطمه باف

یاد شهدا یاد شهید سید منصور قاطمه باف سید شهید عارفی وارسته بود که راه صد ساله یک شبه پیمود و درتاریخ ۲۱/بهمن/۱۳۶۲ در عملیات والفجر مقدماتی بر سفره مولایش حضرت اباعبدالله علیه السلام مهمان گردید. ۲۱ بهار از عمرش گذشته بود اما بسان پیران فرزانه چون عطار هفت شهر عشق را …

ادامه نوشته »

پدر، عزیزترین چیزی که در دنیا هر کس دارد چیست؟

شهید عبدالرحیم آخش در زمستان سال ۱۳۵۹ بود که یکی از باجناق هایم بنام شهید عبدالرحمن دباغچی به شهادت رسیده بود و برای انجام مراسمات تشییع جنازه و کفن و دفن او به شهیدآباد رفته بودیم. زمانی که منتظر بودیم تا اورا غسل کنند عبدالرحیم پسرم آمد و گفت: پدرمی …

ادامه نوشته »

خاطرات عملیات بیت المقدس(قسمت آخر) جاده ی مرزی شلمچه، خونفشانان دلداده

سریع خود را بالای خاکریز کشاندم و به آنطرف جاده نگاهی کردم، از عراقی ها خبری نبود ولی تیربارچی های دشمن از دور روی خاکریز را درو می کردند، به قسمت بالای دشت نگاهی انداختم خدایا چه می دیدم باور کردنی نبود تا چشم کار می کرد قبضه های توپخانه …

ادامه نوشته »

خاطرات عملیات بیت المقدس(قسمت۵) یورش به طرف جاده مرزی شلمچه

برادر کلولی و اکرام فر و همه ی بچه های گردان که سالم مانده بودند منتظر ما و سرپا ایستاده انتظار ما را می کشیدند، به محض رسیدن ما چشم ها همه اشکبار شده همدیگر را در آغوش گرفتند. یادم هست از دور چشمم به محمد مهتدی که از مسجد …

ادامه نوشته »

خاطرات عملیات بیت المقدس(قسمت۴) عطش

دسته ی یک قبل از اعزام به عملیات بیت المقدس به ظهر نزدیک می شدیم و شعاع های سوزان خورشید شلاق هایش را بی رحمانه بر پیکر ما فرود می آورد. آب قمقه ها که قطره قطره از آن می خوردیم دیگر به پایان رسیده بود و هیولای تشنگی ما …

ادامه نوشته »

خاطرات عملیات بیت المقدس(قسمت۲) پیشروی به سمت جاده خرمشهر، اهواز

ایستاده از راست، عبدالکریم شعبان پور، حقیر، حسن بهروزی، شهید مرتضی مکی نیا، شهید محمد مهتدی نشسته از راست، شهید عبدالرحیم جمال، عبدالرحمن محمد سعید در ایامی که در دارخوین بودیم شور و هیجان خاصی جهت برپایی مراسم دعای توسل داشتیم و گریه های آنچنانی بچه ها مرا به حیرت …

ادامه نوشته »

چسب دو ریالی

کمی آنطرف تر یک امدادگر ایستاده بود رفتم سراغش و با خنده گفتم: ببینم از این چسب های دو ریالی نداری تا روی زخم هایم بزنم؟   عبدالحسین بیگله مرحله دوم عملیات بیت المقدس بود. نیروهای گردان بلال سخت درگیر دفع پاتک عراقی ها بودند در خاکریز عقبی داشتم با …

ادامه نوشته »

نماز،نماز،نماز

تدارکات تسلیحات و مهمات جبهه های پدافندی قبل از عملیات های فتح المبین را بعهده گرفته بود. یکروز در جبهه های شوش و روز دیگر در کرخه و نوبت بعدی در بلتای دشت عباس… کار هر روزش بود که می بایستی به این خطوط پدافندی مهمات وآذوقه و… برساند. کم …

ادامه نوشته »

تشنگی اسیران عراقی و ناچاری من

صبح عملیات بعد از اسیر نمودن قرارگاهی از نیروهای دشمن همه را نشاندیم زانو هایشان روی زمین و دست ها را روی سر گذاشتند، خورشید کاملاً در افق نمایان بود و هوا داشت گرم می شد همه را به صف کرده و آمادۀ تخلیه آنها به عقب می شدیم، یکی …

ادامه نوشته »

برخورد با قرارگاه دشمن و گرفتن اسیر(عملیات بیت المقدس)

از راست به چپ شهید سیدمحمدی علوی، حاج احمد سوداگر، حسن پالاش، شهید محمدرضا آل عبدی، نفرپشت سر حسن عباس اردو، نفر موتورسوار علیرضا بی باک فاصله ما تا محلی که رزمندگان تصرف کرده بودند زیاد بود و احتمال هر گونه اتفاقی وجود داشت چون که نیروهای خودی از بین …

ادامه نوشته »