بسمه تعالی
در قسمت پیشین وعده داده بودیم که در شمارهی جدید یکی از موارد راه شهید را به فضل پروردگار بیان کنیم. همانطور که قبلا ذکر شد بهترین و صادق ترین روش جهت روشن تر شدن راه شهدا این است که ببینیم خود شهدا چه می گویند؟ پرواضح است که وصیت نامه های این بزرگواران گویای نظرات و اعتقادات قلبی آنان است. که با در کنار هم قراردادن قسمت هایی از آنان به هدفمان که همان مشخص شدن راه شهدا است نائل می گردیم.
قریب به اتفاق شهدا در وصیت نامه هایشان یا برای امام خمینی(ره) و به ثمر رسیدن نهضت او دعا کرده اند و یا سفارش و وصیت اکید نموده اند که پیرو ولایت فقیه بوده و فرامین رهبری را با دل وجان اطاعت کنیم. برای نمونه دو وصیت و سفارش دو شهید را عنوان می کنیم.
نخست، شهید بزرگوار حسین بیدخ است که با نوشتار و قلم شور انگیز خود، ما را به خود آورده و نسل های آینده را نشانه می رود. او که از بسیجیان بسیج مسجد حجت ابن الحسن(عج) است و فقط نوزده سال تا زمان شهادت سن داشته اینگونه می نگارد:
برادرم می خواهم با زبان عاجزم و با قلم ناتوانم برایت سفارشی کنم، وصیتی نمایم، پیامی دهم، می خواهم بگویم برادر، روحانیتی که اکنون پرچمدار این انقلاب است، پیشرو این اسلام است, حفظش کن. هر چه به تو گفته اند دروغ است. به خدا آنها را دیده ام بر منبرها و در سنگرها, با زبانشان و با سلاحشان, دیده ام در جبهه ها, جایی که ما را توان و شهامت رفتن نبود آنها رفته اند، به آنها احترام بگذار، البته نه آنهایی که از روحانیت تنها چیزی که دارند عبا و عمامهای است.
برادر، امام را تنها نگذارید که فردا باید به غم این اشتباه افسوسها بخورید. فقط این را بدانید که اگر او نبود ما هنوز می بایست سر صف سینماها به سر و کول هم زنیم، در سالن های قمار به دعوا بپردازیم، حس حقارت و کوچکی ما را عذاب دهد.
بخدا من او را افتخار دینم و ملتم میدانم و باعث افتخار خودم. با جانم با ذره ذره ی وجودم در خوابم، در زندگی ام، در شلیکم، در نمازم، به هنگام نیازم، بههر زمان، در هر کجا با هر زبان او را دعا میکنم، تو نیز او را دعا کن. اگر او نبود هنوز ما میبایست ذلت پذیرش ظلم را به خاطر مصلحتی پوچ بپذیریم، اگر او نبود ما از مسلمان بودن خویش هیچ نداشتیم جز نمازی که نماز نبود و جز روزه ای که جز گرسنه بودن فایدهای در بر نداشت.
نمیدانم تو او را چه میدانی، من او را مسلمانی مجاهد، مجاهدی مؤمن، مؤمنی عابد، عابدی سرکش، سرکشی متواضع، متواضعی پیروز، پیروزی ساکت، ساکتی خروشان و خروشانی ساکت میدانم. او را دعا میکنم تو نیز او را دعا کن.
عشق و ارادت رزمندگان شهید به ولی فقیه، قابل وصف نیست. امام را عاشقانه و از روی بصیرت و شناخت پیروی و اطاعت می کردند. علارغم کمی سن و جوانی، امام را و رهبری او را خوب درک کرده و با تمام وجود خود را وقف اسلام و مسلمین نموده بودندو شناخت آنها ابدا سطحی و زود گذر نبود.
موضوع قابل تامل در نوشتار شهید در مورد شایعه های بی اساس و مخالفت هایی است در زمان امام چه نسبت به روحانیت متعهد و نیز خود شخص حضرت امام(ره ) روا داده می شد. به طور مثال تاریخ انقلاب گواه است که چه شایعه ها و تهمت های سهمگینی بر علیه شهید مظلوم آیت اله بهشتی بر سر زبان ها بود که حتی جماعتی از مذهبیون و وفاداران به انقلاب نیز مرعوب این تهمت های ناجوانمردانه قرار گرفته بودند. که شهادت مظلومانه او همه چیز را بر ملا ساخت و نقاب از چهرهی منافقان برکشید. اما بودند حتی در بین شاگردان امام که با او مخالفت کرده و از روی ساده لوحی دل به دشمنان امام و انقلاب سپردند و امام با شدت عمل با آنان برخورد کرد. این مخالفت ها هم اکنون، البته با رنگ و بویی دیگر و با فتنه انگیزی های مدرن تر بر علیه خلف صالح او قد علم کرده و هر از چند گاهی در گوشه و کنار جامعه، رخ نشان می دهد. بطوری که بعضی از بزرگان نیز در جریان فتنه های این سال ها از قافلهی نجات بخش ولی فقیه عقب ماندند. بنابراین تنها مأمن و تکیه گاه مورد اعتماد امت اسلام اطاعت از ولی فقیه است.
شهید والا مقام دیگر، حمید کیانی است که در نوشتارهای کم نظیر و حماسی خود، بسیار زیبا این موضوع را مطرح نموده و با بیان شناخت عمیق خود از حضرت امام(ره) و عشق و ارادت وصف ناشدنی خود به مرشد و رهبر خود چنین می نویسد: (سن شهید ۲۱ سال)
خمینی نام مقدسی است که بعد از انبیاء و ائمه اطهار نام هیچ قائد و مرادی به محبوبیتش نیست. روح الله و روح و روان ما. آری به شرافت جدش که براستی روح پر فتوح عالم اسلام و تشیع است. چه زیبا و پر معناست آرزوی توفیق اطاعتش را داشتن.
(خدایا) به خون همه(ی) شهیدان اسلام، به فرق شکافته امام مظلوم علی ابن ابیطالب(ع) سوگند که تا زنده ایم لحظه ای به تنهایی امام(ره) رضایت نخواهیم داد و هرگز نخواهیم گذاشت فرمان مبارکش که براستی فرمان پیغمبر(ص) و علی(ع) است به فراموشی سپرده شود و ضامن اجرای ادعای ما، به عظمت(تو) سوگند که خون و جان ماست.
(اماما) ترا به خدا در پیشگاه ربوبی، درخواست نما که پیغمبر اکرم(ص) برایمان استغفار کند. از علی(ع) و حسین(ع) بخواه تا جزء یارانشان محسوبمان کنند که اطاعتشان را مطلقا در اطاعت بی چون و چرای مرد خدا، مردی چون تو می دانیم.
امام مردی است که وارث تلاش های خستگی ناپذیر و بی وقفه همهی پرچمداران اسلام از ابتدای غیبت امام زمان(عج) تا کنون است. امام وارث تلاش های پیغمبر اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع) است. آنها که اطاعت امام را، حتی ذره ای از اطاعت ائمه معصومین(ع) کُند و کوچکتر می پندارند در اشتباهند. رخنه خطرناکی که در هر دوره از تاریخ اسلام، سیلی محکم آنرا خورده و هر بار حتی در زمان خود امیرالمومنین(ع) مسیر اساسی اسلامی را بکلی دگرگون کرده است، خوب شیعه نبودن است. باید رهبر و امام را در هر دوره ای مطیع و فرمانبردار بود. بی کم و کاست. آنگونه که فارغ از هر ابهام و دغدغه و دو دلی، با اعتقاد و اطمینان راسخ فرمانش را به جان خرید.
برادران عزیز باید در سخت ترین و استثنایی ترین لحظات در آنجا که همهی قلب ها متزلزل و ترسان است آنجا که بر همه یأس و نومیدی حاکم است، آنجا که مصاف با دشمن و اجرای فرمان خدا، خون و جان می خواهد همهی زندگی را تحت فرمان رهبر گذارده و از (اعماق) جان اطاعت نمود و این ویژگی ولایت و رهبری است. او پرچمدار و رهبر است و ما صرفا مطیع و فرمانبر. بنا بر چیزی جز اطاعت نیست. او را پیروانی محکم و پا بر جا باشیم که اگر نه، خدا گواه است و آگاه، که اگر امام معصوم را هم درک می کردیم اینگونه بودیم و حالمان معلوم. فکری به حال خود کرده و موضع خویش را کاملا روشن نماییم که در راهی غیر از اطاعت بی چون و چرای از رهبر و ولی فقیه، قدم نهادن یقینا تزلزل و نشانهی نقص بزرگ در اسلام فرد است.
حقا و انصافا باید این جملات پر مغز را با آب طلا نوشت و بر دیوارها نصب نمود. این حقیر با این زبان قاصر و قلم شکسته چگونه می توانستم حق ولایت و رهبری را این گونه شفاف و زیبا و رسا ادا کنم؟ از دل و جان می گوییم: حمید جان، لبیک و لبیک که نوشتار تو از اعماق جان بر می آید و لاجرم بر دل می نشیند. از تو سپاسگزاریم که چراغ راه ما شدی و ما را به این زیبایی هدایت کردی.
در زمانی که تحریم های استکبار جهانی شدت یافته و به بهانهی مسئله انرژی هسته ای از هر ترفند و فشار اقتصادی و سیاسی و …. بر ملت عزیز ایران فروگذار نمی کنند در چنین شرایطی که شاید عده ای معلوم الحال از ادامه راه خسته شده اند به گفتهی این شهید عالی مقام، تنها راه نجات و آرامش بخش، اطاعت و اعتماد کامل به فرامین ولی فقیه است.
اگر عده ای گمان برده اند که بین اطاعت از امام راحل(ره) و امام خامنه ای فرقی هست و یا در مدیریت حضرت آقا حرف و حدیث دارند یا نادانند و یا مغرض، و ما از دل و جان می گوییم که خداوند متعال بر این ملت منت نهاد که در عصر غیبت حضرت صاحب الزمان(عج) روحی فدا، امام خامنه ای عزیز را به رهبری و ولایت این مردم انتخاب نمود و ما بدون شک قادر به شکرگذاری این نعمت عظیم نیستیم. امام خمینی(ره) در مورد ایشان می فرماید: یک نفر را مثل آقاى خامنهای پیدا بکنید که متعهد به اسلام باشد و خدمتگزار، و بناى قلبى اش بر این باشد که به این ملت خدمت کند، پیدا نمى کنـید ، ایشان را من سالهاى طولانى مى شناسم. و سپس فرمود: پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد.
حسن ختام نوشتار ما این است که امام خمینی(ره) فرمود: ((این حکومت،حکومت امام مهدی (عج)است واو حافظ این دولت است.))در جایی دیگر امام (ره)به روشنی درباره زمینه سازی این نهضت می گوید((این نهضت مقدس،برای انقلاب بزرگ مهدی موعود است)).
باشد که به حول و قوه الهی این پرچمی که از نهضت امام خمینی(ره) برافراشته شد به دست با کفایت امام خامنه ای به صاحب اصلی و فرزند فاطمه ی زهرا(س)، مهدی موعود تحویل نماید. انشاالله ـ ادامه دارد
خامنه ای خمینی دیگر است
ولایتش ولایت حیدر است
پروردگارا ما را با شهدای عزیزمان محشور کن، الهی امین