جوابیه به دیدگاه وبلاگ همسایه با جهان

45014_235

سلام، ضمن تشکر از توجه به موضوع نوشتار شهیدان ملکی، نکاتی به اختصار ذکر می گردد.

 سلام ما به تمامی پدر و مادران شهدای گلگون کفن کربلاهای ایران زمین، بویژه شهدای مظلوم و گمنام شهرستان اندیمشک و دزفول .یکی از افتخارات بنده همرزمی سالیان دراز در کنار رزمندگان، شهدا، جانبازان و ایثارگران اندیمشک است.

1 – ناگفته های دفاع مقدس بسیار است و هنوز زوایای پنهان دفاع مقدس و جنگ نابرابر شهری و مقاومت دلیرانه مردم استان خوزستان بازگو نگردیده است. آیا می دانید اولین شهید دفاع مقدس در مرز شلمچه و هفته ی نخست جنگ، یک رزمنده ی اندیمشکی است؟ من این شهید والامقام را به عنوان حنظله خمینی در کتاب ققنوس جنوب معرفی کرده ام. تازه دامادی که از روی مراسم عقد به جبهه شتافت و شهید شد. آری غلامعباس سروندی را می گویم او در جبهه حق علیه باطل در رزمی بی امان در پاسگاه حدود خرمشهر در کنار من شهید شد. آیا می دانید اولین اسراء و بعد آزاده ی شهید از تبار دلیر مردان شهید در دفاع مقدس و در هفته ی ابتدای جنگ اندیمشکی است؟ آری، محمود سدیره را می گویم که به همراه دو تن از رزمندگان غیور و دلاور دزفولی یعنی شهیدان در بند رژیم عراق، مصطفی زارع سنجری و نعمت اله مهرانی، مظلومانه و غریبانه شهید شدند و هیچ وقت آثاری از آنها به دست نیامد. من آنها را در کتاب اولی ها معرفی کرده ام. به عنوان اولین آزادگان شهید دفاع مقدس. پس ناگفته ها و زوایای پنهان جنگ بسیار است. حتی برای شما.

هر کس به اندازه ی توان و تشنگی خود از دریای ایثار مردم آب می نوشد.

2 – مرز جغرافیایی ما اسلام است. انقلاب مرزهای جغرافیایی را در نوردیده است. شعار مردم ما و شهدای ما جهانی شده، انقلاب اسلامی ما بدنبال نجات بشریت است و مرز و بوم زبان و رنگ و کشور نمی شناسد. ما باید خودمان را برای ابدیت تربیت کنیم. پندار ما این است که شهدا رفته اند و ما مانده ایم.

3 – در تاریخ 4/9/65 بنده، فرمانده ی حوزه حمزه سیدالشهدا(ع) دزفول بوده ام و همه ی صحنه های بمباران در دزفول را به چشم خود دیده ام. مدت زمان حمله ی هوایی با استفاده ی برخی کتب و نشریات، مانند کتاب یک شهر و دو حبهه یک خاکریز نوشته آقای عبدالامیر مطیع الرسول، خبرنگار صدا و سیما ذکر گردیده، قصد بنده معرفی شهدای گمنام و مظلوم، با محوریت اولین دو سرباز وظیفه به موضوع بوده نه واقعه ی حمله ی هوایی به دزفول و اندیمشک، آن واقعه موضوع مستقلی است، دیدگاه شما را خواندم، حق مطلب را ادا کرده اید اما بکار بردن جمله ی حکایت و قصه برای شهیدان شایسته نیست بخصوص این که راوی این نوشتار خانواده ی شهید است. امروز ماموریت ما معرفی شهیدان استان خوزستان و سپس شهرمان می باشد.

4 – زمانی که اسداله علم و ملی مذهبی ها و منافقین و معاندین، علیه انقلاب، امام و جنگ و رزمندگان قلم فرسایی می کنند و در زمانی که رزمندگان و شهدا را یک عده لات و گنده بک محله، در فیلم ها معرفی می کنند و جنگ و حقیقت دفاع مقدس را تحریف می کنند و دختران جوان را در خط مقدم جبهه نشان می دهند. در زمانی که اجساد شهدای دفاع مقدس هنوز دفن نشده، امام و جنگ تحریف می گردد کار ما راویان، باید گردآوری و جمع آوری حقیقت جنگ باشد. به قول مقام معظم رهبری، این جنگ یک گنج است این گنج را استخراج کنید. همانگونه که حضرت زینب(س) آنرا استخراج کرد. شهدا باید عامل وحدت ما باشند نه کشمکش ها، دزفول آمادگی دارد در شمال خوزستان کانون ثبت خاطرات شهدا را تشکیل دهد. دزفول ام القرای جنگ، ام القرای دفاع مقدس و پایتخت فرهنگ دفاع مقدس است و به قول امام راحل(ره): دزفول دین خود را به اسلام ادا کرد و الگو شد برای ایران. همین ما را بس است.

غلامحسین سخاوت

 

درباره رایحه

پیشنهاد ما به شما

ماجرای داعشی‌هایی که محسن حججی به هلاکت رساند

روایت فرمانده و همرزم شهید حججی: ماجرای داعشی‌هایی که محسن حججی به هلاکت رساند به …

2 دیدگاه

  1. من مادرشهیدان محمد و جوادملکی،ازسرهنگ غلامحسین سخاوت که بعد از سی سال از شهیدان یادی کرد تشکر می کنم قلب همه مارا شاد کرد. پسرم جواد گل فرزندانم بود جسمش پودر شده بود و دو پسر دیگرم جانباز جنگ می باشند.

    • سلام، رحمت و رضوان حدای سبحان بر شهدای ملکی و درود خدا بر شما مادر صبور و رنج کشیده ی آنها. اینکه خدا به ما توفیق داد که یادی از فرزندان شهید شما بکنیم خدا را سپاسگذاریم.این کوچکترین خدمتی است که ما در حق خانواده ی شما کرده ایم.