خانه / رویدادهای انقلاب اسلامی / استاد سید علی صافی، نهضت آزادی ایران(قسمت دوم)

استاد سید علی صافی، نهضت آزادی ایران(قسمت دوم)

safi.seidali.majdedez2

نهضت آزادی ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا روزگار ما ادوار مختلف و گوناگونی را پشت سر گذاشته است که در یک تقسیم بندی به لحاظ عملکرد و مواضع عبارتند از :

الف)تصدی دولت موقت (حدود ۹ ماه)

در این مقطع مشی لیبرالی و سازشکارانه ی نهضت آزادی،کشور را تا پرتگاه تجزیه طلبی پیش برد ؛ عدم اقبال بازرگان به نیروهای جوان و انقلابی با انگیزه و گماردن افراد قدیمی و سالخورده ی هم مسلک خود از نهضت آزادی و جبهه ی ملی که بعضاً تدین و تقید ظاهری را هم نداشتند دولت بازرگان را به کابینه ای ضعیف ، سازشکار ،حزبی و غیر انقلابی تبدیل کرده بود.

تعلل و ضعف مفرط دولت موقت در این مقطع زمانی موجبات اختلاف و چالش میان دولت ها و نهادها ی انقلاب و روحانیت در خط امام را فراهم ساخت به گونه ای که حضرت امام دولت موقت را تهدید کرد: اگر انقلابی عمل نکنند از قم به تهران آمده و انقلابی عمل خواهد کرد.

۱٫ دولت موقت و رفراندوم جمهوری اسلامی

یکی از چالش های میان دولت لیبرال بازرگان و انقلابیون ،موضع رفراندوم جمهوری اسلامی بود . دولت موقت وظیفه داشت همه پرسی تغییر رژیم پهلوی را برگزار کند . بازرگان گفته بود که در رفراندم ، مردم با این سوال مواجه خواهند شد :جمهوری دموکراتیک اسلامی ،آری یا نه؟(۲) و البته علی رغم جنجال آفرینی جریان های غیر انقلابی ،غیر دینی و شرق و غرب گرا ، با تاکید روشنگرانه حضرت امام (ره ) مبنی بر اینکه ایشان به جمهوری اسلامی رای می دهند نه یک کلمه زیاد نه یک کلمه کم ،مردم با مشارکت بیش از ۹۰ درصدی خود با نصاب ۹۸/۲ درصد پاسخ آری ،گام بزرگی را در استقرار حاکمیت اسلامی برداشتند و امید دشمنان را به نومیدی مبدل کردند.

۲٫دولت موقت و تلاش برای انحلال مجلس خبرگان قانون اساسی

از دیگر چالشهای دولت برخاسته از نهضت آزادی تلاش برای انحلال مجلس خبرگان قانون اساسی بود . نهضت آزادی می کوشید قانون اساسی با محوریت اسلام مصوب نشود اما وقتی در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی نتوانستند اکثریت را با خود همراه کنند و با محوریت شهید آیت الله بهشتی و علما و حقوقدانان بصیر و خط امامی ،اصول قانون اساسی یکی پس از دیگری به تصویب رسید طرح آنان برای انحلال مجلس خبرگان کلید خورد ،ابتدا تهدید به استعفای دسته جمعی کردند و به همین منظور نزد امام رفتند .

امام خمینی (ره) در این مورد می فرماید :آقای بازرگان و رفقایش گفتند ما خیال داریم این مجلس را منحل کنیم . من گفتم شما چه کاره هستید که می خواهید این کار را بکنید ؟شما چه سمتی دارید که بتوانید مجلس را منحل کنید ؟بروید سراغ کارتان ،وقتی دیدند محکم است از مسئله کنار رفتند.(دشمنان)وقتی دیدند مجلس خبرگان یک مجلس اسلامی شد که اکثرش از علما هستند ؛اینها از علما می ترسند ،ضربه خوردند ،دیدند اگر قانون بنویسند یک قانونی می نویسند که با مزاج غرب و شرق سازش ندارد از این جهت این آقایان را وسوسه کردند.۳٫

۳٫انگیزه دولت موقت برای انحلال مجلس تدوین قانون اساسی

تلاش نهضت آزادی برای انحلال مجلس خبرگان قانون اساسی با دو هدف صورت می گرفت :اول اینکه پیش نویس دولت موقت که با مزاج لیبرال ها نگارش یافته بود مبنای رفراندم قرار گیرد؛دوم قصد داشتند فرایند تصویب قانون اساسی که به خوبی پیش می رفت با انحلال مجلس متوقف شود تا نهادهای نظام جمهوری اسلامی که باید بر اسلاس قانون اساسی شکل گیرد به تعویق افتاده و زمینه برای شیطنت بیشتر و چانه زنی با انقلابیون فراهم گردد.۴

۴٫دولت موقت و فتح لانه جاسوسی

مهمترین چالش دولت موقت برخاسته از نهضت آزادی، تسخیر لانه جاسوسی امریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام بود که در ۱۳ آبان ۵۸ اتفاق افتاد.دانشجویان مسلمان و انقلابی در اعتراض به سیاست های استکباری امریکا و دخالت در امور ایران و پناه دادن به شاه و ایجاد هرج و مرج در کشور از یک سو و به دلیل انفعال دولت جدید موقت در برابر امریکا و ارتباط برخی از عناصر آن با امریکا ، دست به این کنش انقلابی زدند. بازرگان با عصبانیت اعلام موضع کرد و گفت: اسم خودشان را می گذارند خط امام، خط شیطانند.این هایی که افشا می کنند آخر فلان فلان شده ها بی شرفند ، اینهایی که می گویند ما ، با امریکا راه کج رفتیم و راه سازش رفتیم اینها ضد انقلابند….۵

دولت موقت تنها یک روز پس از فتح لانه جاسوسی امریکا استعفا داد.امام خمینی (ره) تسخیر لانه جاسوسی را انقلاب دوم نامیدند و فرمودند : خطر این بود که قضیه مرگ بر امریکا فراموش شودلذا دیدید که این جوانهای بیدار و عزیز ما این لانه جاسوسی را گرفتند . این شیاطین به دست و پا افتادند . یکی گفت اینها خط شیطانند . قضیه گرفتن این محل ، جاسوسخانه آنقدر برای آنها ناگوار بود، برای اینکه پرونده اینها ظاهر می شد .۶

روشنگری های حضرت امام (ره) و افشای توطئه دشمنان توسط ایشان اجازه خودنمایی و مقاومت در برابر انقلاب اسلامی را از آنان سلب کرد . تامل در برخی جملات کلیدی حضرت امام از خرداد تا آبان ۵۸ که ناظر به مجلس خبرگان ، تدوین قانون اساسی و فضای حاکم برجریان غربگرا است، بسیار راه گشا است:

غربزدگی ، اسفناک تریننوع وابستگی است.تمام مقصد ما باید اسلام باشد ، ای غرب زدگان ، ای انسانهای بی محتوا به خود آیید. اسلام انسان ساز است و غرب نابود کننده انسانیت . قضیه ، قضیه اسلام است ، ما دنبال تحقق اسلام هستیم نه اسم اسلام.

مخالفت با ولایت فقیه تکذیب ائمه و اسلام است، ولایت فقیه همان ولایت رسول الله است ، ولایت فقیه ضد دیکتاتوری است نه دیکتاتوری .نیل به دوموکراسی و مادیات ،تاویل نادرستی از خواسته های ملت ایران است.برای پیاده کردن محتوای مترقی اسلام ، مردانه در میدان باقی بمانید . تاکید حضرت امام بر اصل ولایت فقیه نشانگر هدفگیری لیبرال وتمرکز کردن آنها در تخریب این جایگاه الهی و اسلامی است.

رابطه نهضت آزادی با امریکایی ها

سوابق ارتباطی عناصری از نهضت آزادی با امریکا به دوران بعد از کودتای ۲۸ مرداد۱۳۳۲ می رسد . نهضت مقاومت ملی در نامه ای به نشانی امریکایی ها پس از تحلیل خوشبینانه می نویسد : بیایید با هم برای آینده آباد و پربرکتی که به جای رقابت و نزاع ، فعالیت و برابری و دوستی در آن حکمفرما باشد کار کنیم!

نامه بازرگان به اشنایدر معاون وزارت امور خارجه امریکا در همان سالها و در خواست کمک برای برقراری آزادی و حکومت قانون در ایران نیز برخاسته از همین خوش بینی و خوشخیالی هاست.

اسناد لانه جاسوسی ارتباط و مذاکرات مستمر میان عناصر نهضت آزادی را با عوامل سفارت امریکا در تهران نشان می دهد .

بازرگان و یزدی در برابر انتقاد از ارتباط و دیدار آنها به عنوان مقامات مسئول جمهوری اسلامی با برژنیسکی استدلال می کنند که گفتگو با دشمن خلاف نیست .

دیدگاه شهید آیت الله بهشتی (ره) به عنوان یکی از تئوریسین های ی انقلاب اسلامی آن هم در سال ۵۸ می تواند بیانگر عمق بصیرت شجاعت و قوت نفس آن شهید باشد، چیزی که امروزه هم به شدت به آن نیاز داریم . شهید بهشتی با مو شکافی دقیق مساله ، راه بر غربگرایانی که با عنوان حفظ مصالح نظام شوقمندانه به مذاکره با امریکاییان اصرار می ورزند می بندد:

به نظر من دو نوع سازش در عالم سیاست وجود دارد، که فکر می کنم هردو مردود باشند. یکی سازش خیانتکارانه و دیگری سازش مصلحت اندیشانه است. من شخصا هر دو نوع سازش را رد می کنم . درمورد سازش خیانتکارانه مطلب روشن است. کسانی هستند برای اینکه در یک کشوری در دنیای سوم به حکومت برسند ، می آیند و با آن ابر قدرتی که حامی حکومت وقت است ، وارد مذاکره می شوند و زیر پای حکومت قبلی را خالی می کنند ، تا خودشان با حمایت آنابر قدرت جای او بنشینند. این سازش خیانتکارانه است……

نوع دوم سازش این است که یک گروه علاقه مند به مصلحت ملت و کشور ، خط مشی سیاسی و انتخاب کرده که در آن مشی به جای مبارزه قوی و نیرومندبا ابر قدرتهای استعمارگر ، بیاید با و با آنها هم وارد مذاکره بشود و به خیال خودش آنها را هم قانع کند که دست از سرکشورهای دنیای سوم و ملت دنیای سوم بردارند و بخواهد آنها را با منطق از استعمار و استثمار منصرف کند، بی آنکه واقعا بخواهد به ملت خودش خیانتی بکند. به این می گوییم سازش مصلحت جویانه و از نظر من این نوع سازش هم محکوم است.

آمریکا و اروپای غربی معمولا چند نوع سیاست دارند، یکی از شیوه های سیاسی آنها این است ، هر وقت موجی نیرومند در یک منطقه بوجود بیاید بکوشند تا سوار آن موج شوندو به سمت هدف و مقصود و منافع خودشان آن موج را پیش ببرند . در رابطه با انقلاب اسلامی ما اینها همین طور برخورد کردند. تا حدود یکی دو سال مانده به پیروزی،شیوه آنها این بود که باید از رشد انقلاب در ایران با همه توان جلو گیری کنند و این انقلاب را سرکوب کنند . از حدود دو سال مانده به پیروزی مانده ، احساس کردند سیاست سرکوب بی ثمر است. آمدند و بر آن شدند که یا کانال انحرافی بوجود آورند و گرایشها و شوقها و عشق های مردم را به سمت این کانال های انحرافی بکشانند و امیدوار بودند که در آن کانال های انحرافی حتی شاه را هم بتوانند حفظ کنندو سلطنت را هم حفظ کنندو منافع خودشان را هم حفظ کنند، بی آنکه سیاست سرکوب را به آن شکل وسیع ادامه بدهند . حدود یک سال به پیروزی انقلاب مانده ، دیدند این هم نمی شود نقش قاطع مردم به جناح مسلمان است.

در این موقع سراغ شیوه سوم رفتند و آن این که بکوشند تا انقلاب اسلامی دمساز بشوندف اما به این صورت که نام اسلام و ظواهر اسلامی را در این انقلاب بپذیرند ، اما آن محتوای کوبنده و توفنده و ویرانگر و آغازگر دوره جدید و نظام جدید را از آن بگیرید . بنابراین شروع کردند به ارتباط گرفتن با همه کسانی که فکر می کردند در این انقلاب موثر هستند ، و این ارتباط را تا موقع پیروزی هم ادامه دادند. بدان امید که بتوانند این شیوه سوم را را به ثمر برسانند.

اینها با وارد کردن عناصری از ملی گراها به حکومت،فکر می کردند راه برای این شیوه هم باز است.(۱)

پی نوشت :

ا. نقش روشنفکران در تاریخ معاصر ایران ، جلد سوم ، انتشارات قدر ولایت ، صفحه ۱۹۸

۲٫ کیهان ، ۳۰بهمن ۵۷

۳٫ جریان شناسی سیاسی در ایران ، علی دارابی،صفحه ۴۳۸

۴٫ امام خمینی (ره) تعویق تصویب قانون اساسی و برقراری جمهوری اسلامی موجب می شود که افرادی تو طئه گر در مرزهای ما در داخل ، در خارج ، با هم متصل شوند و با اتصال با هم اصل قانون اساسی و اصل اساس اسلام را پایمال کنند.(صحیفه نور جلد ۷ )

۵٫ سخنرانی بازرگان در مسجدجامع نارمک در تاریخ ۱۹/۱۲/۱۳۵۸

۶٫ در جستجوی راه امام از کلام امام دفتر ۱۳ صفحه ۴۰

۷٫ جلد دهم اسناد لانه جاسوسی امریکا

۸٫ گفتارها، شهید بهشتی، صفحه۲۲۷

منبع: سایت مجددز

درباره ی رایحه

همچنین ببینید

«ما تا آخرین قطره خون خود ایستاده ایم»

خیلی شلوغ بود و پر انرژی و همیشه لبخند به لب. در گیر و دار …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.