با آغاز تحرکات عراق در مرزهای خوزستان و وارد کردن اسلحه به داخل کشور از طریق مرزهای غرب دزفول، ما به همراه چند نفر از نیروهای سپاه دزفول عازم منطقه شدیم. یکی از پاسگاههای منطقه بنام پاسگاه چم سری بین عین خوش و موسیان خالی بود و در آنجا هیچ نیروی مرزی مستقر نبود. وقتی موقعیت را بررسی کردیم از فرمانده گردان مرزی ایلام برای حفاظت آن پاسگاه مجوز گرفتیم. سپس عبدالمحمد رئوفی نژاد را به همراه 30 نفر از نیروهای سپاه دزفول با امکانات و تجهیزات از قبیل خمپاره انداز و تیربار در آن مرز مستقر نمودیم. گشت مرزی برای کنترل مداوم منطقه فکه تا دهلران تعیین کردیم.
بعد متوجه شدیم عراق بین بعضی از اعراب مناطق مرزی در خوزستان اسلحه توزیع میکنند. وقتی متوجه این جریان شدیم نزد سفیر فلسطین در تهران رفتیم و با وی مذاکره کردیم و وی را توجیه کردیم که ما ایرانی ها برای اسلام و به سود اعراب که با اسرائیل در جنگ هستند قیام کرده ایم و از وی درخواست کردیم که واسطه شده و جلوی حرکت صدام را بگیرد. بعد از اینکه نتیجه ای نگرفتیم به منطقه برگشته و قلعه باستانی شوش را برای کنترل منطقه انتخاب و 50 نفر از افراد سپاه دزفول را به فرماندهی حمید صفری در آنجا مستقر کردیم که با گشتهای روزانه اخبار و تحرکات مرزی را گزارش کنند و سپس در مناطق مرزی به جمع آوری سلاح ها اقدام کردیم و در عرض چند روز قریب سه هزار اسلحه از اعراب را گرفتیم و به تهران منتقل نموده و به ابوشریف تحویل دادیم.
عراق به دنبال عربستان سازی خوزستان و خودمختاری و قومیت پرستی بود و هدف صدام نزدیکی به غرب و دیگری ستیزه جویی علیه انقلاب اسلامی تا حد درگیری نظامی بود و وقتی از همه جا نا امید گشت در تاریخ 59/6/31 از طریق هوا و دریا و زمین به جمهوری اسلامی حمله کرد.
اقدامات رژیم بعث عراق در سال 1358 شامل شناسایی در مرزها و خطوط مقدم توسط دیده بان ها گشتی ها و عناصر وابسته ی داخلی و تحرکات مرزی، ساختن استحکامات، نقل و انتقال و تجمع نیرو و حرکات ایذایی بود و برای رسیدن به این هدف با ایجاد انفجار و نا امنی و در گیری قومی و قبیله ای در خوزستان و تجهیز ضد انقلاب خواست وانمود کند که انقلاب اسلامی توانایی اداره کشور را ندارد و به تیحریک و تجهیز گروه ها و شیوخ ضد انقلاب از طریق وارد کردن اسلحه و مهمات از مرزهای خوزستان به داخل شهرها پرداخت تا بدون تهاجم نظامی و جنگ، خوزستان را تصرف کند. جوانان انقلابی دزفول با انقلابیون سایر شهرهای استان به خصوص آبادان، خرمشهر، مسجد سلیمان، اندیمشک، شوش، هفت تپه و شوشتر اقدام به جمع آوری سلاح کرده، طبق بررسی های به عمل آمده کلیه ی گروه های ضد انقلاب از طریق استخبارات عراق حمایت می شدند.
یکی از مهمترین درگیری ها در خنثی نمودن توطئه ی ضد انقلاب داخلی و جمع آوری سلاح ها در مورخ 1358/12/2 که از اول شب تا نزدیکی صبح به طول انجامید. بسیجی به نام محمدحسن احمدی که در کل صحنه های انقلاب و خطرها، حماسه آفرین بود و بسیار شجاعانه و جسورانه در ماموریت ها شرکت می کرد بوسیله ی گلوله مستقیم ضد انقلاب به شهادت رسید. و اولین شهید بسیجی مبارزه با ضد انقلاب مسلح لقب گرفت. مراسم تشییع شهید با شکوه و حضور مردم حزب الله دزفول از جلوی مقر سپاه دزفول تا شهید آباد انجام گرفت و در کنار همرزم و یار دیرینه اش شهید محمدعلی مومن آرام گرفت. روحش شاد و یادش گرامی باد.
راوی: سردار غلامعلی رشید
نگارنده: غلامحسین سخاوت
درود بر سردار غلامعلی رشید افتخار بزرگ شهرمان ویادگار شهیدان عزیر صفری و شهید علی جهان ارا وتمام گلگون کفان کربلا های ایران چه عالیمقدمه جنگ هشت ساله را با ورود سلاح به خوزستان وحماسهمرد دلاور وشجاعشهید محمد حسین احمدی رابعد از سیو پنج سال رمز گشائی کردید سردار رشید حق زیادی بهگردن خوزستان وکشور دارند انتظار مردم دزفول از شما زیاد است ازحاجی سخاوت هم ممنونم کهشهید رااز گمنامی در اورد سایت بسییار خوبی دارید