انتظار سبز
چرخ امشب جلوه ای دیگر گرفت چهره ی مه دلبری از سر گرفت
ماه را امشب جمالی دیگر است اختران را شور و حالی دیگر است
مشتری بزم سعادت ساز کرد زهره هم خنیاگری آغاز کرد
تیغ افتاده ز کف بهرام را کرده کیوان باده افشان جام را
نور حق از خاک تابد بر سپهر مه فروغ از ارض گیرد نی ز مهر
این ندا آید که ای اهل زمین مژده دارد از سما روح الامین
مژده ای آیینه های پُر غبار! مژده ای آلاله های داغدار!
مژده ای واماندگان راه دور! مژده ای فریاد خواهان صبور!
مژده ای پویندگاه را عشق! راهیان جاده ی جانکاه عشق!
مژده ای گلهای دور از مهر آب! مژده ای صحرای عاشق بر سحاب!
مژده ای مرغان گم کرده کُنام! مژده ای پرپر زنان در کام داد!
مژده ای مشکین غزال بیمناک! مژده ای افتاده از ره در مغاک!
مژده ای کشتی بر آب افکندگان! مژده ای سوی خطر آیندگان!
مژده ای در موج حیرانی غریق! مژده ای مغلوب قُطّاع الطریق!
مژده ای پروانه های نور خواه! مژده ای سرگشتگان شامگاه!
مژده ای شمع دل افسرده ام! ای ز طوفان بلا آزرده ام!
مژده ای چشمان باران زای من! مژده ای شوراب رخ فرسای من!
مژده ای فرّ همای انتظار! ای شگون دیر پای انتظار!
شاعر: دکتر محمدصادق محقق