مدیر ادبیات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در گفتگو با خبرگزاری بسیج:
تا قبل از اینکه دیر شود کاری برای قسمت کار نشده ادبیات دفاع مقدس بکنیم
خبرگزاری بسیج: رسانه ها با ایجاد کردن یک بخش در رابطه با پژوهش در حوزه دفاع مقدس سعی کنند تا تمام این گنجینه تمام نشدنی را کشف کنند و قبل از آن که یادگاران زنده این حماسه، ذره ذره از دستمان برود این همه مطاب مستند گردد.
به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر خبرگزاری بسیج، با پیروزی انقلاب اسلامی یک تحول عظیم در حوزه های مختلف فرهنگی، اقتصادی، سیاسی در ایران رخ داد. انقلاب اسلامی همان طور که از نامش بر می آید با یک تحول همه جانبه و رویکردی اسلامی تغییرات را در کشور پدید آورد. در حوزه فرهنگ و ادبیات شاید این تغییرات مشهودتر بوده و همطراز با حوزه تحولات سیاسی پیش رفته است. در خلال این مسائل، پدیده ای مانند دفاع مقدس نیز نمود پیدا کرده که سرتا سر آن لحظه به لحظه و فرد به فردش خود یک گونه و نوع از ادبیات را می تواند در خود جای دهد.
برای واکاوی ادبیات انقلاب اسلامی و جنبه های مختلف آن به سراغ دکتر محمدرضا سنگری رفتیم و چیستی و نیز محتوای ادبیات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس را از وی جویا شدیم که در ادامه ماحصل گفتگوی ما با وی را می خوانید.
دکتر محمدرضا سنگری در حال حاضر مدیر ادبیات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی است.
*ضمن عرض سلام و خسته نباشید. لطفا ادبیات انقلاب اسلامی را تشریح بفرمائید؟
بله ابتدا تشکر می کنم که به این موضوع مهم پرداختید. در پاسخ به سئوال شما باید بگویم که وقتی سخن از ادبیات انقلاب اسلامی به میان می آید در ذهن بنده سه واژه نقش می گیرد. اول ادبیات است و متن. متنی که فرا زبانی است. یعنی متنی که به مدد استفاده از زیبایی های هنری و کلامی در سطح تاثیر گزار تری از حوزه زبان قرار دارد. در واقع، ما با آثاری در این حوزه سر و کار داریم که از زیبایی های مختلف برخوردارند و در یک سطح بالاتری از زبان که وظیفه اش انتقال مفهوم است قرار دارد و در کنار انتقال مفهوم زیبایی ها خود را هم منتقل می کند.
واژه دوم آن انقلاب است و این که اساس این انقلاب چه زبانی بوده و یا هست که به نظر و باور دوستان در حوزه ادبیات، ادبیاتی که در راستای آن نفی نظام طاغوت و تشکیل حکومت صالحان باشد جزء ادبیات انقلاب است و آغاز این گونه ادبیات را بیشتر متوجه قیام 15خرداد42 می دانند و نقطه عطف این انقلاب در واقع 22بهمن 57 است و بعد از انقلاب هم این ادبیات همین طور جاری می باشد.
واژه سومی که به نظر می آید، اسلامی است. یعنی آن جانمایه ، رنگ و سبقه اصلی ادبیاتی که در رابطه با آن صحبت می کنیم.
*به موضوع آغاز و نقطه عطف این ادبیات اشاره کردید. حال آیا می توان در برهه های زمانی مختلف تفاوت هایی را در این نوع ادبیات قائل شد و تفکیکی را در آن نتیجه گرفت؟
طبیعتا آنچه که امروز ما می شناسیم و می بینیم، بسیار متفاوت تر از ابتدای این گونه ادبیات است. لذا می توان با معیار قرار دادن نقطه عطفی همچون بهمن ماه 57 به بیان برخی ویژگی ها و تفاوت های این برهه از منظر ادبیات انقلاب اسلامی پرداخت. اول این که یکی از ویژگی های اصلی این ادبیات وجود باورهای اسلامی و فرهنگ دینی و اندیشه های شیعی در آن است که این ادبیات را بارور کرده، اما نمی توان از نظر گستردگی و حجم و اندازه کمی و کیفی قبل و بعد از پیروزی انقلاب را باهم برابر دانست. ویژگی دیگر وجود امید و حیات و رنگ امید در ادبیات انقلاب اسلامی است که به صراحت می توان در ادبیات پیش از پیروزی انقلاب یک نا امیدی و یاس و بن بست را به وضوح دید. حتی یکی مثل اخوان ثالث که تخلصش امید است می گوید من نا امید ترینم یا می بینم که بخشی از شاعران و نویسندگان آن دوران دست به خودکشی زده اند. اما بعد از انقلاب به سرعت این روند معکوس می شود. این را اول در نام کتاب ها و عنوان سروده ها می توان دید. مثلا تنفس، سرور سپیده و… همگی نام های امیدوارانه بودند که بعد از انقلاب رایج شدند. یک شاخص دیگر پیوستگی است. یعنی آغاز ادبیات قبل از انقلاب بوده و با پیروزی انقلاب این مسئله فراموش نشده و در همان جا ریشه یافته و در واقع پیوستی بین گذشته و حال وجود دارد که هم افزایی می کند و حتی آینده هم این پیوست تداوم خواهد داشت یعنی هیچگاه متوقف نشده و با نگاه به گذشته در شرایط حال حرکت می کند. در واقع گذشته آینده را می سازد و این در مورد ادبیات انقلاب اسلامی تصدیق می کند.
این ادبیات همواره به نیازهای روز توجه داشته. مثلا به دفاع مقدس که رسیده برای تهییج مردم و نیز تحریک احساسات و شور حماسه، تکریم رزمندگان و شهدا فعال شده و حتی گستره بعد از آن به حوزه شعر و داستان هم رسیده در واقع در این گونه ادبیات تعارض میان سنت و نوگرایی وجود ندارد. در گذشته هم دیده ایم مثلا سبک های جدید و فضاهای جدید شعر آمده و به راحتی مورد استفاده قرار گرفته است البته این ظرفیت ادبیات فارسی و ایرانی هم است.
مثلا اواخر دهه70، در رابطه با داستان با رویکرد های نو و جدید مواجه شده ایم که توسط نویسندگان استفاده شده است.
همین را در مورد پژوهش های ادبی در همین برهه داشته ایم یعنی ورود به عرصه های جدید.
*ما در حوزه انقلاب اسلامی به ویژه بعد از پیروزی انقلاب با چند پدیده جدید مواجه شده ایم. پدیده هایی که قبلا وجود نداشته اند. مثلا دفاع مقدس و یا نهضت علمی و… نظر شما پیرامون این مسائل و تاثیرشان بر روند ادبیات انقلاب اسلامی چیست؟
عرض کردم در زمینه ادبیات انقلاب اسلامی یک بخشش ادامه ادبیات گذشته است که متناسب با آن نیاز ها شعرها و متون مختلف تولید شده. اما ممکن است شکل آن به تناسب با زبان و زمان جدید تغییر کند. یک بخشش دیگر هم است که باید پدیده های جدید ایجاد می شوند. مثلا فن آوری هایی مثل پیامک و اینترنت و رایانه و…در گذشته هم تلگراف را داشته ایم. این ها وابسته به فن آوری است. و به گونه ادبیات رابطه ندارد البته در یک گونه ادبی باب های جدیدی را می گشاید. اما در مورد انقلاب اسلامی و ادبیات انقلاب، پدیده ای نوظهور و جدید و پر سابقه ای داشته ایم که می توان به وصیت نامه نگاری ها، پیمان نامه های جبهه، سنگر نوشته ها، تابلو نوشته ها، خاطره نگاری ها، ادبیات شفاهی، دست نوشته ها، مزار نوشته ها کزارش نویسی ها و .. اشاره کرد. این ها همه یک گسترد گی بی سابقه در حوزه ادبیات است و متاسفانه کمتر به آن پرداخته شده.
*آیا شما قائل به این هستید که ادبیات دفاع مقدس یک ادبیات منفک ادبیات انقلاب است و در برخی موارد مشکلاتی به آن وارد می شود؟
ادبیات دفاع مقدس به هیچ وجه منفک از ادبیات انقلاب نیست منحصر به انقلاب است. اصلا عامل وقوع دفاع مقدس خود انقلاب بوده و یک برهه از انقلاب همین دفاع مقدس است. جای کار بسیاری هم دارد. مثلا به مقوله های تازه و نو پرداخته و البته جای کار بسیاری دارد که به مقولات نوتری هم بپردازیم. وسعت شگفتگی که این ادبیات در میان مردم پیدا کرده اقبال عمومی مردم را به سمت آن آورده. آثاری که با بهره گیری از این برهه زمانی تولید شده مثلا خاطره ها، شعارها، و… چون همه اش در رابطه با عموم مردم است و مردم گمشده خود را درآن می یابند با اقبال زیاد مواجه است. کتاب «دا»، «خاک های نرم کوشک»، «نورالدین پسر ایران»، «پایی که جامانده» و… همگی کتاب هایی هستند که شاید به چاپ های بالای صد و پنجا رسیده اند که البته ممکن است چند درصددش حمایت دولتی بوده و دلیل اصلی موفقیتشان هم از میان مردم بیرون آمده بوده است.
البته در زمینه دفاع مقدس شاخه های فراوانی وجود دارد که هرکدام سال ها زمان می برد تا تدوین شود و واقعا گنجینه تمام نشدنی است. خاطرات دوران جنگ، ماجراهای پس از جنگ، دلتنگی ها و اعتراض ها به کسانی که این را نادیده می گیرند از این مسائل است.
*در رابطه با شاخه های ادبیات دفاع مقدس توضیح بیشتری دهید؟
من قبلا در پژوهش هایم 5 شاخه برای دفاع مقدس پیدا کرده ام. مثلا شعرها، خاطره خود نوشت و دیگر نوشته ادبیات داستانی، فیلم نامه، زندگی ها، و… که همه این ها مورد غفلت هستند و حق آن ها ادا نشده.
*صحبت پایانی دارید؟
من از همه فعالان رسانه های مکتوب و غیر مکتوب دعوت می کنم تا با ایجاد کردن یک بخش در رابطه با کاویدن این ادبیات تخصصی در حوزه دفاع مقدس بروند و تمام این گنجینه تمام نشدنی را کشف کنند قبل از آن که یادگاران زنده این حماسه، ذره ذره از دستمان برود این همه مطاب مستند گردد. از شما هم تشکر می کنم.
منبع: سایت خبرگذاری دفاع مقدس