ای کاش مرا سینه ی پر آه دهی
قلبی همه عشق و جان آگاه دهی
گم کرده رهی آمده سویت به نیاز
ای کاش مرا به خانه ات راه دهی
—————–
درصحن و سرات نور یزدان داری
صدجلوه ی سبزعرش رحمان داری
لطفی کن و باز هم مرا راه بده
امروز ببین دوباره مهمان داری
—————–
قلبی همه نور و جان آگاهم ده
عذرم بپذیر و عزت و جا هم ده
مهمانم و با هزار امید آمده ام
یا ضامن آهو! تو خودت راهم ده
—————–
از راه دراز آمدم ادرکنی!
با گریه و راز آمدم ادرکنی!
هرچند که روسیاه و آلوده ولی
من سوی تو باز آمدم ادرکنی!
—————–
ای آب وضوی تو شفای دل من
ای زمزمه ی تو آشنای دل من
در این همه خیل زایر و مهمانت
اشکم شده -باز- پا به پای دل من
—————–
درغربت و غصه ام تو دلداری ده
یک جرعه از این چشمه بس جاری ده
غیر از تو کسی نیست که لطفی بکند
یا ضامن آهو! تو مرا یاری ده
—————–
دلها همه مشتاق عطایند اینجا
جانها همه تشنه صفایند اینجا
دیگرطی شدغربت و تنهایی تو
بنگر همه با تو آشنایند اینجا
—————–
اینجا همه محو ذکر یاهو شده ایم
فارغ زخود و هرچه هیاهو شده ایم
هر چند که تشنه ایم اما به خدا
سرمست می ضامن آهو شده ایم
—————–
ازراه دراز و دور آمد دل من
در اوج صفا و شور آمد دل من
ازظلمت خویش سخت دلتنگ شده است
لب تشنه جام نور آمد دل من
—————–
اینجا همه رازهای خود می گوییم
انوار خدا زجان و دل می جوییم
هرچند که آلوده ولی در اینجا
شرمنده لطف ضامن آهوییم
—————–
منبع: وبلاگ تا ماه راهی نیست