پدافندی فاو – شبهای اروند دو نکته: 1- خاطرات جنگ کهنه شدنی نیست. برای همین بخشی از این خاطرات را قبلا نوشته ام . به دوبار خواندنش می ارزد. 2- چند سال پیش شبی دزدی به انباری آپارتمانمان زد و هر چی دستش آمده بود برد. یخچال، تلویزیون، گاز و …
مطالعه بیشتر »پدافندی فاو – روز تلخ ” بلال “
پدافندی فاو – روز تلخ ” بلال “ من بخشی از ساعات شب را هم به سنگرهای گروهان قائم سر می زدم و هم به گروهان فتح. ما دوربین دید در شبی داشتیم که سوژه خنده علیرضا خضریان شده بود و علی هر وقت مرا می دید بعد از سلام …
مطالعه بیشتر »سلام بر برادری
دیروز دلم سخت هوایت را کرده بود و خاطرات تو پی در پی مرا کلافه می کرد. دوران کودکی و نوجوانی را به یاد می آوردم که چه صفایی با هم می کردیم. نمی دانم دلیل این همه صمیمیت، دلبستگی و دلدادگی چه بود؟ آیا به خاطر اینکه تو …
مطالعه بیشتر »خاطره ای از برادر خوبم حاج علیرضا زارع
با تشکر از برادر خوبمان حاج علیرضا زارع، عین خاطره ی ارسالی به اینجانب را در ذیل می آوریم: معرفی شهید حسن آیرمی به عنوان فرمانده گروهان فتح از گردان بلال توسط شهید سید جمشید صفویان(پلاژ) با سلام و ادب و احترام خدمت برادر عزیزم حاج ناصر یکی از …
مطالعه بیشتر »از فاو تا قاف و از قاف تا خدا
با تشکر فراوان از برادرم حاج محمدحسین درچین که خاطره ای زیبا از شهادت برادر شهیدم حسن آیرمی برای اینجانب ارسال نمودند که عین خاطره را در ذیل می آورم: از یادمان نمی رود ، یاد آن جوانمردانی که در پلاژ دزفول )محل استقرار گردان بلال از لشکر 7 حضرت …
مطالعه بیشتر »