خانم فاطمه عادلیان ما خانه ی برادرم مهمان بودیم. منزل ایشان در خیابان وصال بود. ناگهان صدای موشک را شنیدیم قبل از اذان ظهر بود. من و مادرم با ترس و دلهره از خانه خارج شدیم. به طرف میدان امام به راه افتادیم. دلهره و ترس از سر و رویمان …
Read More »خاطرات حمله ی موشکی به محله ی سیاهپوشان(59/7/16)
نیمه ی دوم مهر ماه یادآور دردناک ترین حوادث موشکی در دزفول است. نخستین انفجار موشکی که جان ده ها انسان بی گناه از کوچک و بزرگ و زن و مرد و بچه های معصوم را گرفت و در تاریخ مقدس دزفول روز ی بیاد ماندنی شد. به همین مناسبت …
Read More »اصابت موشک 12 متری به کوچه ی یک متری
در تاریخ 62/7/8 یک موشک زمین به زمین به محله ی پشتی بقعه ی متبرکه ی آقا سید محمود و در مقابل مسجد امام رضا (ع) برخورد کرد که این رویداد از زبان حاج هادی امین داور به حضورتان تقدیم می گردد: در زمان جنگ، من در داروخانه ای در …
Read More »چرا نمی گذارید بخوابیم؟
غلامرضا سوزنچه خانه ی ما در خیابان 30 متری شریعتی مقابل مسجد پاسداران بود در کوچههای تنگ و باریک و قدیمی. شب بود ساعت حدود 10/30 دقیقه شب در حال خواب بودم و به دلیل بمباران و وضعیت جنگی، شب ها اذان و شهادتین را زیر لب میخواندم و میخوابیدم. …
Read More »مدفون زیر آوارها
به مناسبت سالگرد اصابت موشک به منزل خانواده ی شهدای آریان پور، و به شهادت رسیدن 23 نفر از عزیزان این خانواده، مصاحبه ای با یکی از بازماندگان این حادثه ی دلخراش، خواهر میترا آریان پور صورت گرفته که توجه شما را به آن جلب می نماییم: آن روز(61/9/28) عصر …
Read More »من پسر حاج علی اکبر هستم!
با سلام و خسته نباشید من پسر حاج علی اکبر هستم و ۱۲سال سن دارم من همیشه شاهد دلتنگی ها وتنهایی پدرم بوده ام و به داشتن چنین پدر دلسوز و فداکار افتخار می کنم. راوی: حسین سبزعلی حسن نژاد فرزند حاج علی اکبر رایحه: علیک السلام حسین جان عزیزم …
Read More »