حمیدرضا همیشه لبخد شیرینی بر لب داشت. یک موقع اعزام نیرو برای یکی از عملیات ها بود. رحیم و حمیدرضا کردونی هر دو برادر و از یک خانواده بودند. قرار بود یک نفر از آنها به جبهه اعزام شود. به من گفتند: به نظر شما کدام یک باید اعزام بشود؟ …
مطالعه بیشتر »حمیدرضا همیشه لبخد شیرینی بر لب داشت. یک موقع اعزام نیرو برای یکی از عملیات ها بود. رحیم و حمیدرضا کردونی هر دو برادر و از یک خانواده بودند. قرار بود یک نفر از آنها به جبهه اعزام شود. به من گفتند: به نظر شما کدام یک باید اعزام بشود؟ …
مطالعه بیشتر »