عید اون سال با شب ولادت آقا امام رضا (ع) یکی شده بود. توی سنگر(منطقه طلاییه) بچه های تفحص شهدای لشکر ۳۱ عاشورا جشن گرفته بودند. آخر مراسم نوبت من شد که بخونم. دست به دامان آقا قمر بنی هاشم (ع) شدم. عرض کردم: « ارباب شما مزه شرمندگی رو …
مطالعه بیشتر »