در تاریخ 21/3/63 موشکی به محله ی کرناسیان و منطقه ای معروف به نام درکتانها زد. آن موقع ما برای امتحانات دیپلم در حال درس خواندن در، کت های آبیاری، کنار رودخانه ی دز بودیم. غروب که شد در حال آمدن به منزل بودیم که موشک را زد. از انفجار …
مطالعه بیشتر »همه جای آن خانه بوی مادرم را می داد
در تاریخ 21/3/63 موشک به خانه ی ما زد. در محله ی کرناسیان و درمنطقه ی درکتانها، من با پدرم ساعت تقریبا چهار بعد از ظهر بود که در تعمیرگاه بودیم. کامیون ما خراب شده و احتیاج به لوازم یدکی داشت. پدرم را در تعمیرگاه گذاشتم و خودم به اتفاق …
مطالعه بیشتر »پاتوق پدران شهید محله کرناسیان دزفول
خدا رحمت کند مش اسکندر فتحی را . شغلش کلاه مالی بود . گاهی وقتها شب کلاهمالی میکر د گاهی وقتها مشکی درست می کرد و گاهی هم سفید. از بس با این نمد و رنگ سر وکار داشت همیشه کف دستان و پای راستش سیاه بود . مردی دوست …
مطالعه بیشتر »داشتم خفه می شدم
به مناسبت برگزاری یادواره شهدای عظیم الشان محله ی کرناسیان دزفول در تاریخ 16/8/1392، پایگاه فرهنگی رایحه سعی بر این دارد که برخی از خاطرات اهالی محترم این محله را منتشر نماید. لذا نخستین خاطره را از برادر بزرگوار رضا ملائکه زاده را در پی می آوریم: در سال 63 …
مطالعه بیشتر »