یادم هست یکروز صبح زود بالای سر رزمنده ای که تک تیرانداز عراقی سر او را هدف قرار داده و مغزش سرش بیرون ریخته بود حاضر شدم و مغز او را با باند وگاز به داخل فروکرده و پانسمان کردم اما چیزی که مرا بسیار ناراحت می کرد دوست صمیمی …
مطالعه بیشتر »یادم هست یکروز صبح زود بالای سر رزمنده ای که تک تیرانداز عراقی سر او را هدف قرار داده و مغزش سرش بیرون ریخته بود حاضر شدم و مغز او را با باند وگاز به داخل فروکرده و پانسمان کردم اما چیزی که مرا بسیار ناراحت می کرد دوست صمیمی …
مطالعه بیشتر »