پایگاه فرهنگی رایحه فرهنگي، اجتماعي، تاريخي، سیاسی
خلعت دامادی عبدالمحمد جوکار اون شب عبدالمحمد اومد پیشم و گفت: دارم میرم اومدم که خداحافظی کنم. چند وقتی بود که روی فکرش کار می کردم تا اقدام به ازدواج کنه. پرسیدم مگه قرار نبود به خواستگاری بری؟ سرش رو پایین انداخت و گفت: چرا، اتفاقا یه کارهایی هم انجام …
ادامه نوشته »خلعت دامادی عبدالمحمد جوکار
