خانه / خاطرات شهید / بیاد شهید رضا پورعابد

بیاد شهید رضا پورعابد

303342_657

زندانیان او را دوست صمیمی خود می‌دانستند

رضا پس از پیروزی انقلاب اسلامی که در زندان دزفول زندانبان بود، با زندانیان به گونه ای برادرانه و دوستانه برخورد می‌کرد که به او علاقه‌مند بودند و هیچ کدام از آنها از او گلایه و شکایتی نداشتند، چون نه آنها را تحقیر می‌کرد و نه از حدود اسلامی و انسانی پا را فراتر می‌گذاشت. او حتی برخی از اوقات مانند یک دوست کنار آنها می‌نشست و به مشکلات و درد دل‌هایشان گوش ‌می‌داد و از راهی که رفته بودند بر حذر می‌داشت. به همین دلیل بود که بسیاری از آنها پس از مدتی که با رضا بودند، با او دوست می‌شدند و به انحراف خود پی می‌بردند و از رفتار خود توبه می‌کردند.

در جلوی من غذا نمی‌خورد

در ماه‌های اولیه جنگ تحمیلی از ناحیه فک و صورت مجروح شده بودم و به دلیل شدت مجروحیت قادر به غذا خوردن درست و حسابی نبودم که همین موجب ضعف شدید بدنی‌ام شده بود.

یک روز که رضا به همراه چند تن از برادران رزمنده به عبادتم آمده بود، وقتی مرا در آن حالت لاغری و ضعف دید، بسیار نگران شد و برای آنکه به من روحیه بدهد، احادیثی در مورد تشنگی و گرسنگی روز قیامت و اجر روزه‌داران ماه مبارک رمضان نقل کرد و پس از آن افزود: تو هم اجر و پاداش کسانی را داری که در ماه مبارک رمضان گرسنگی می‌کشند. در بهشت به تو غذاها و میوه‌هایی خواهند داد که به ما نمی‌دهند. آن روز رضا در مقابل من هیچ چیز نخورد تا من ناراحت نشوم.

راوی: غلامحسین سخاوت

درباره ی رایحه

همچنین ببینید

ماجرای داعشی‌هایی که محسن حججی به هلاکت رساند

روایت فرمانده و همرزم شهید حججی: ماجرای داعشی‌هایی که محسن حججی به هلاکت رساند به …

۲ دیدگاه

  1. عظیم پور عابد

    من به سهم خودم از طرف خانواده شهید پور عابد از شما سروران عزیز شهدای زنده جناب غلامحسین سخاوت و نا صر ایرمی تشکر می کنم لطفا نیمه پنهان شهید ودیگر ابعاد شهدارامعرفی نمائید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.