تویوتای سپاه
شهید رضا پورعابد رزمنده لشکر 7 ولی عصر (عج) انسانی بسیار حاضر جواب و شوخ طبع بود، به طوریکه تمام سوالات دوستانش را با شوخ طبعی پاسخ می داد.
روزی رضا سوار بر تویوتا سپاه، طول خیابانی از شهر دزفول را طی می کرد. در بین راه یکی از اهل و فامیل او را صدا زد، رضا ماشین را متوقف کرد. پس از سلام و احوالپرسی فامیلش گفت: رضا جان اگر مستقیم می روی مرا با خود ببر.
رضا می گوید: اهدنا الصراط المستقیم می روم که می بینی جا ندارم.
او می گوید: ماشین خالی است. رضا می گوید: صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و لا الضالین. ماشین خالی است، جای گناه و غضب خدا را ندارم و به شوخی می گوید: «بیت کل حرام» یعنی بیت المال مسلمین است و استفاده شخصی حرام. او متوجه می شود منظور رضا بیت المال است و استفاده شخصی حرام.
هر دو با رضایت و خنده و خاطره خوش و درسی آموزنده از همدیگر جدا می شوند.
رضا می گفت: بعد از 1400 سال انقلاب اسلامی بوجود آمده، مردم نماز شب ما را نمی بینند ولی عبور از چراغ قرمز ما را می بینند و روی آن قضاوت می کنند.
ما نباید چهره اسلام علی (ع) را خراب کنیم، الگوی ما باید علی (ع) باشد، آنگونه که از شمع بیت المال نگذشت.
برگرفته از کتاب شهر مقاومت اثر غلامحسین سخاوت
رضا مو تور روحیه رزمندگان بود درهر زمان ومکان متناسب با شرایط عمل می کر دهمیشه دستش پر بود او تنها می توانست سردار رشید وسردار رئوفی را بخنداند خاطره فوق یکی از ابعاد شهید رضا پور عابد است او هنر مندی بود کهافرادیمثل سر هنگ سخاوت می تواند او را کشف کند اجرتان با خدایشهیدن
شهید رضا پو ر عابد برادرم سخنوری قهار وبا تسلط بر قران و حدیث اهل بیت ع ومسائل روز جو انان را جذب می کردوارهنر گریه کردن وخنداندن دیگران استاد بودبه خدا قسم در انتظار شهادت بود ومیگفت نمی دانم چرا خدا مرا قبول نمی کندبه او الهام شده بودخاطره بسیار عالی است وکمی از شخصیت پنهان شهید رضارا جناب سخاوت گفته اندباز هم متشکرم
درسال 1356در حال گرفتن دیپلم بودم بارضا پور عابد سلام وعلیکی داشتم یک شب مرا دید وحدود دو ساعتی از خدا واهل بیت ع وقیامت وحساب وکتابروز محشر ونماز وروزه وظلم رزیم شاه وجوانان زندانی در بند شاه وتبعید امام خمینی به نجف وعراق برایم حرف زدانقدر کلامش نفوذ داشت که مرا منقلب کرد از ان روز مسجدی شدم خدا را شناختم به خدا هر چه دارم از برکت دوستی با شهد رضا پور عابد دارم حق او شهادت بود از سایت رایحه هم تشکر می کنم
شهید رضا پورعابد به مرد هزار لبخند معروف بود دعای کمیل وندبه وتوسل اودر رزیم شاه ولعد از ان قطع نشد غم ها یش در دل و شادهایش در چهر ه اش بود پاک زیست و پاک به خدا پیوست یک خاطره بگو یم از رضا تنها وقتی که ندیدم رضا بخندد در شهید اباد بود سال 59 لباسش خاکیوچشماش اشکی پرسیدم رضا جان چه شده گفت هیچ خواهرم ودو فرزندش شهد شده اند الان انها را به خا ک سپر دیم وفردا در لباس مقدس سپاه سر کارش حاضر شد روحش شاد