خانه / آسمانی ها (صفحه 2)

آسمانی ها

شهید مظلومی که از قبر او هم مانند قبر شهید پلارک بوی عطر گلاب به مشام می رسد!!!

شهید مظلومی که از قبر او هم مانند قبر شهید پلارک بوی عطر گلاب به مشام می رسد!!! اما نام و معرفی این شهید مظلوم و ناشناخته: بسیجی شهید امیر حاج امینی/ تاریخ ولادت:۱۳۴۰ / تاریخ شهادت: ۱۰ اسفند ۱۳۶۵ / مسئول واحد مخابرات گردان انصار الرسول / بی سیم …

ادامه نوشته »

این بچه ها رهایمان نمی کنند

این بچه ها رهایمان نمی کنند کمی مشغله ام زیاد بود و متوجه نشدم سالگرد ورود آزادگان است. این بهانه ای شد تا دوباره بیاد عزیز عباسی مقبل بیفتم. یعنی از اینهمه دوستان آزاده ی زنده و رفته بیش از همه عزیز به خیالم آمد. من وقتی حس و حالم …

ادامه نوشته »

حضور در کلاس عاشقی

حضور در کلاس عاشقی آقای طیب پیرمرد آرامی بود،در سالهای پیش از انقلاب در مدرسه راهنمایی اشرف مهشت اندیمشک درس قرآن می داد. صندلیش را کنار تخته می گذاشت و پلک هایش را روی هم و می گفت:فلانی قرآن بخوان، ما گمان می کردیم او خواب است، اما پس از …

ادامه نوشته »

سه حکایت مشهور از شیخ مفید رضوان الله علیه

  رؤیای صادق شیخ مفید شبی شیخ مفید در خواب دید که در مسجد کرخ از مساجد بغداد نشسته است و فاطمه زهرا(س) دست امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را گرفته بود و به نزد شیخ مفید آمد و فرمود: «یا شیخ! علّمهما الفقه» یعنی «ای شیخ به این دو، …

ادامه نوشته »

آیت‌الله نوری همدانی: آیت‌الله خامنه‌ای نائب امام زمان (عج) است. و بدانید که این انقلاب به انقلاب حضرت مهدی (عج) متصل می‌شود.

آیت‌الله نوری همدانی: آیت‌الله خامنه‌ای نائب امام زمان (عج) است. و بدانید که این انقلاب به انقلاب حضرت مهدی (عج) متصل می‌شود. پایگاه صالحات- آیت‌الله نوری همدانی: این جمله امام خمینی که “ولایت فقیه همان ولایت رسول‌الله (ص) است” بسیار پرمعناست یعنی مخالفان ولایت رسول‌الله که شامل ناکثین، مارقین و …

ادامه نوشته »

گردان بلال عملیات بدر حماسه سازی شهید فرج الله پیکرستان

گردان بلال عملیات بدر حماسه سازی شهید فرج الله پیکرستان در شکست خط اول عراق   فرمانده شهید فرج الله پیکرستان حماسه عبور گروهان قائم گردان بلال بعنوان نوک حمله گردان از آبراه نینوا هور العظیم و تصرف سیل بند خط اول عراق در کوتاه ترین زمان توسط رزمندگان گردان …

ادامه نوشته »

وصیت آیت الله شیخ حسنعلی نخودکی

وصیت آیت الله شیخ حسنعلی نخودکی ایشان در وصیت به پسرشان میفرمایند: با تقوا به همه چیز می‌توان رسید. اگر در این راه – طى طریق – به سوى خداوند، تقوا نباشد، ریاضت و مجاهدت را هرگز اثرى نیست؛ جز زیان، اثرى ندارد و نتیجه‏ اى جز دورى از درگاه …

ادامه نوشته »

دو پرواز، یک سرزمین

مسعود چهره ای محجوب داشت با لبخند همیشگی خود عطر دوستی می فشاند. جاذبه خوبی هم داشت با یک نگاه انسان را شیفته مرام خود می نمود. پدرش شهید کریم رومی پور در عملیات بیت المقدس در سال ۱۳۶۱و در شلمچه آسمانی شد. بارها از زبام مسعود می شنیدیم که …

ادامه نوشته »

قرارمان این نبود. بیایید دوباره رزمنده شویم.

قرارمان این نبود بیایید دوباره رزمنده شویم باز هم ۱۴ خرداد و مرور خاطرات آن اتفاق که هستی مان را از ما گرفت. خاطرات آن صبح، آن صبحی که ای کاش هیچگاه آفتابش طلوع نکرده بود. دلم می گیرد و باز بغض می کنم. اتفاقاتی که این روزها دور و …

ادامه نوشته »

پدافندی فاو: کرخه

روزهای خوب پدافندی گردان بلال در خطوط فاو بعد از عملیات والفجر هشت چیزی کمتر از روزهای عملیات نبود. چه روزهای پشت پادگان کرخه و چه در روستای چوئیبده و چه روزهایی که در خط مقدم بودیم همه خاطره انگیز بودند. بطور قطع نمی توان همه اتفاقات آن روزها را …

ادامه نوشته »

بسیج یاور مردم در دوران موشکباران دزفول

خاطره ام مربوط است به موشکباران محله ی سیدآقا میر مورخه ی ۶۱/۸/۴، ساعت ده صبح دزفول مورد حمله ی موشکی قرار گرفت. هنوز هیچ کدام از امدادگران نیامده بودند. ساکی دیدم. آنرا برداشتم دست قطع شده ای کنارش افتاده بود و معلوم بود ساک دست رهگذری بوده و موج …

ادامه نوشته »

خاطره ای تکان دهنده ازآیت الله جوادی آملی(بگذارید نماز آخر را با حال بخوانم)

 زمانی آیت الله جوادی آملی جبهه مشرف شده بودند تا ملاقاتی با بسیجیان داشته باشند. در میان رزمندگان نوجوان باصفایی بود که ۱۴ سال داشت. پایین ارتفاع چشمه ای بود و باران گلوله از سوی عراقی ها می بارید. لذا فرماندهان گفتند برای وضو هم به آنجا نروید. بالا بنشینید …

ادامه نوشته »

کسی میدونه طلاییه کجاس….؟

کسی میدونه طلاییه کجاس….؟ مقر حضرت ابوالفضل میدونه کجاس…؟ طلائیه محل شهادت سردار خیبر شهید همت، برادران باکری و قطع شدن دست شهید خرازی است و عملیاتهای مهم بدر و خیبر در آن واقع شد اولین خاکی بود که عراق گرفت و آخرین خاکی بود که رها کرد! قدم به …

ادامه نوشته »

من شیعه می شوم

خاطره ای از برادر رزمنده و جانباز غلامرضا مندنی عملیات والفجر ۸ بود. تعدادی از بچه های دزفول توی منطقه کارخانه نمک مجروح و تشنه زمین گیر شده بودند. زخم و تشنگی بچه ها از یک سو و نمک آلوده بودن زمین که موجب سوزش و درد بیشتر زخم ها …

ادامه نوشته »

دبستان امید انقلاب، بمباران در تاریخ ۶۶/۱۲/۲۰

منطقه شمال شرقی دزفول اطراف کلوپ ورزشی شهید رجایی در اولین روز از جنگ تحمیلی با توپخانه صدامیان متجاوز هدف قرار گرفت و جمع زیادی از مردم شهید و مجروح و خانه‌هایشان تخریب گردید و به زودی آنجا به محل سیبل صدام لقب گرفت. بعضی‌ها شایعه کردند از باغ‌های اطراف …

ادامه نوشته »

اولین شهید بسیجی مبارزه، با ضد انقلاب مسلح

سردار غلامعلی رشید: با آغاز تحرکات عراق در مرزهای خوزستان و وارد کردن اسلحه به داخل کشور از طریق مرزهای غرب دزفول، ما به همراه چند نفر از نیروهای سپاه دزفول عازم منطقه شدیم. یکی از پاسگاه‌های منطقه بنام پاسگاه چم سری بین عین خوش و موسیان خالی بود و …

ادامه نوشته »

اتوبوس شهادت

عملیات والفجر۸ درساعت ۱۰:۲۲ تاریخ ۶۴/۱۱/۲۰ با قرائت رمز عملیات یا فاطمه الزهراء (س) توسط فرمانده کل سپاه آغاز شد. منطقه فاو علاوه بر ارزش سیاسی- نظامی به لحاظ فراهم سازی امکان حضور مقتدرانه ایران در خاک عراق و موقعیت جغرافیایی و طبیعی دارای ارزش استراتژیک نیز بود. دشمن به …

ادامه نوشته »

رضا ‌محکوم شد!

هر کس او را می‌دید، خود را بر‌ای شوخی‌هایش آماده می‌کرد. رضا بمب خنده بود که هیچ کس جلودارش نبود. وقتی شروع می‌کرد به شوخی کردن آنقدر می‌خندیدیم که اشک‌هایمان در‌می‌آمد‌. خودش هم که اصلا لبخند نمی‌زد! جدی جدی بود و هر چه به او اصرار می‌کردیم که دیگر کافی …

ادامه نوشته »

اطاعت از فرماندهی

۱۳بهمن سالروز شهادت  محمد گل اکبر  گرامی باد. حدود دو هفته از شهادت محمد گذشته بود که پستچی منطقه به من گفت: راستش چند روز پیش یکی از دوستان برادرتان برای او نامه ای نوشته و من هم پس از مراجعه و با دیدن پلاکاردها متوجه شدم که گیرنده ی …

ادامه نوشته »

معرفی مردی از جنس سرداران ساکت دزفولی

  راوی این خاطره دکترسید محمود سیدقلندر، از جانبازان سال های حماسه و ایثار می باشد که برای اولین بار در فضای مجازی منتشر می شود. پس تا آخرین خط آنرا بخوانید. در این روایت با فرمانده ای از فرماندهان عملیات خیبر به نام« آزاده سرافراز محسن ظریفی» آشنا می …

ادامه نوشته »

آنروز که مجروح شدم (۳)

بنام خداوند بلند مرتبه احساس راحتی داشتم گوئی هیچ دردی ندارم با اینکه در باسنم حفره بزرگی براثر اصابت نارنجک تفنگی دشمن ایجاد شده بود و فک راستم از موج انفجار پاره شده بود اما دردی نداشتم، چند لحظه بعد صدای شلیک یک گلوله از کلانشینکف را شنیدم بلافاصله در …

ادامه نوشته »

درد دل یک دوست(به یاد استاد محمود ملکوتی فر)

محمود ملکوتی فر معروف به استاد محمود متولد ۱۳۴۰در دزفول و فرزند درویش محمد بود . مثل همه ما در یک خانواده پر جمعیت و سنتی مذهبی پرورش یافت . از همان دوران کودکی با روضه خوانی و مداحی اهل بیت آشنا و دلگرم بود. برای اینکه بتواند برای تامین …

ادامه نوشته »

قدمگاه حضرت صاحب الزمان(عج)

  پاسدار شهید محمدرضا بادامیان  عملیات کربلای ۵ در روز ۱۳۶۵/۱۰/۱۹ در نیمه های شب با فرمان حمله و با رمز مقدس «یازهرا (س)» آغاز شد و برادران بسیجی و سپاهی یورش خود را به عظیم ترین استحکامات دشمن در شرق بصره آغاز کردند و پس از ۸ شبانه روز …

ادامه نوشته »

می ترسم رفتنتان برایمان عادت شود.

برداشت اول انگار همین دیروز بود در حالی مشغول زندگی روزمره خود هستیم که متوجه نمی شویم بر همرزمانمان چه می گذرد زخم های کهنه سرباز می کنند و گلهای ما مظلومامه و بی سروصدا پر پر می شوند و ما بعد از رفتنشان شاید مدتی کوتاه در حسرت و …

ادامه نوشته »

برای حاج عبدالرحیم مرداس

به مناسبت عروج ملکوتی بسیجی مخلص مرحوم حاج عبدالرحیم مرداس و به پاس خدمات چشمگیر او به رزمندگان اسلام، در ذیل مختصری از زندگینامه ایشان را می آوریم: حاج عبدالرحیم در تاریخ ۱/۱/۱۳۲۹ در خانواده ای متدین در دزفول و محله ی سیاهپوشان متولد شد. وی تحصیلات ابتدایی را در …

ادامه نوشته »

دو شهید

اعزام نیروهای سپاهیان حضرت محمد(ص) از سراسر کشور به تهران جهت مانور و رژه ی ۱۰۰ هزار نفری در سال ۱۳۶۵ به خاطر عملیات کربلای ۴ با هدف انهدام نیروهای دشمن در منطقه عملیاتی غرب اروند و جنوب خرمشهر آغاز گردید و رزمندگان اسلام با هجوم به جزیره ام الرصاص …

ادامه نوشته »

شهید علی اردلان

اولین شهید پاسدار که هنگام تکبیر گفتن در جبهه های حق علیه باطل از پیروزی رزمندگان اسلام بر مزدوران بعثی به شهادت رسید. منطقه دشت عباس عملیات غرور آفرین طریق القدس فتح بستان و سوسنگرد به پایان رسیده بود. مردم حزب الله و رزمندگان اسلام با شنیدن خبر پیروزی بر …

ادامه نوشته »

نماز،نماز،نماز

تدارکات تسلیحات و مهمات جبهه های پدافندی قبل از عملیات های فتح المبین را بعهده گرفته بود. یکروز در جبهه های شوش و روز دیگر در کرخه و نوبت بعدی در بلتای دشت عباس… کار هر روزش بود که می بایستی به این خطوط پدافندی مهمات وآذوقه و… برساند. کم …

ادامه نوشته »

زخم های حسن

سیمایش سیمای یک بسیجی بی باک بود. خطوط شادی و خنده قرارگاهی همیشگی بر چهره اش بنا کرده بودند. حتی در سخت ترین لحظات جنگ و عملیات، مزاح و شوخی از لبانش دور نمی شد. همه او را مردی قوی با چهره ای خندان می شناختند. شوخی و مزاح را …

ادامه نوشته »

من حتما در این عملیات شهید می شوم

سال ۵۹با همدیگرآشنا شد یم، موقعی که برای آموزش دوره نظامی سپاه به پادگان الغدیر اصفهان اعزام می شدیم. در واقع این اولین دوره آموزشی نیروهای کادر سپاه دراصفهان بود. قدی رشید، اندامی کاملا مردانه و پایدار، خوش قیافه و با لبخندی بسیار زیبا که دائما برلبانش نقش بسته بود. …

ادامه نوشته »

فهمیده های دزفول

                                             شهید حبیب جاموسی                             شهید محمدتقی جاموسی   عملیات طریق القدس فتح بستان و سوسنگرد شروع شده بود. رزمندگان اسلام از سراسر کشور به جبــهه ها هجوم آورده بودند و دزفول قهرمان هم این بار فرزندانش را به …

ادامه نوشته »

یک عکس پاره

آمدی و مثل هر روز کوله ات را باز کردی وتصویر فرزندت را نگاه کردی و لبخند زدی و آنگاه به صورت معصومش بوسه ای زدی و رفتی. اما این بار تو را می دیدم که نگاه از چشم هایش بر نمی داشتی و لبخندهایت دوام بیشتری یافته بود و …

ادامه نوشته »

چندین برابر فاجعه بارتر

در تاریخ ۲۱/۳/۶۳ موشکی به محله ی کرناسیان و منطقه ای معروف به نام درکتانها زد. آن موقع ما برای امتحانات دیپلم در حال درس خواندن در، کت های آبیاری، کنار رودخانه ی دز بودیم. غروب که شد در حال آمدن به منزل بودیم که موشک را زد. از انفجار …

ادامه نوشته »

پاتوق پدران شهید محله کرناسیان دزفول

خدا رحمت کند مش اسکندر فتحی را . شغلش کلاه مالی بود . گاهی وقتها شب کلاهمالی میکر د گاهی وقتها مشکی درست می کرد و گاهی هم سفید. از بس با این نمد و رنگ سر وکار داشت همیشه کف دستان و پای راستش سیاه بود . مردی دوست …

ادامه نوشته »

افـطـار خـونـیـن

 تا اذان مغرب ماه مبارک رمضان مدت زمان زیادی نداشتیم از مسجد صدای مناجات و قرآن پخش می شد و اهل خانواده مشغول تدارک سفره جهت افطار بودند من نیز که بعد از مدتی از جبهه آمده بودم در حیاط خانه مشغول وضو بودم که ناگاه صدای انفجار موشک چنان …

ادامه نوشته »

غلامعلی هنوز می خندد

۱- در عملیات بدر وقتی خضریان به گردان بلال آمد چند نفر را نیز با خود آورد. زنده یاد حمید شوهان بود که تدارکات گردان را به او سپردند و شهید حسن معتمدی و هادی نادی سراجی هم به اطلاعات گردان آمدند. غلامعلی شرافت زمانی که در ” بلال ” …

ادامه نوشته »