خانه / دل نوشته / « یک یاد، یک پیشنهاد »

« یک یاد، یک پیشنهاد »

13921001000463_PhotoA

با اندکی ارفاق می توان او را از مردان گهواره نشین حضرت روح اله دانست اصالتش کُرد ایلام است و پدر، مادر و اجدادش از دهستان انجیره شهرستان آبدانان. از آن هنگام که چشم گشود با جوانان اندیمشکی عیاق شد. این روزها که خاطره پرشکوه ایام انقلاب زنده می شود، او در کنار روحانی شجاع شهر حجت الاسلام صفایی رمز و راز مبارزه را آموخت و خود بعنوان یک نیروی فکری و مبارز در صحنه حاضر بود. «شیخ محمد تابش» تا مقطع دیپلم در اندیمشک بود و صحنه گردان بسیاری از راهپیمایی های دوران پرشکوه انقلاب و پرورش دهنده بسیاری از جوانان و نوجوانان روشن ضمیر.

بعدها که ناقوس جنگ به صدا درآمد، راهی جبهه ها شد و همزمان به اشتغال دروس حوزوی مشغول. بسیار به یاد دارم که در طول حماسه هشت ساله در دبیرستانها و مساجد شهرستان حاضر و نسبت به جذب نیرو و اعزام آنها به جبهه همت می نمود.

پس از آن نیز در قم به ادامه تحصیل پرداخت و از محضر مراجع بزرگواری چون حضرات آیات فاضل لنکرانی، وحید خراسانی ، مشکینی و مظاهری بهره جست.

و هم اکنون نیز در کسوت امام جمعه بندر امام خمینی (ره) در سنگر وعظ و خطابه و تدریس مشغول است.

زجرهای طاقت فرسای «حجت الاسلام و المسلمین حاج محمد تابش» در دوران ستم شاهی و زحمات خستگی ناپذیر او در حماسه پرشکوه هشت ساله و پرورش جوانان و گره زدن نیلوفر آبروی آنان به اسلام و مکتب نورانی حضرت امام (ره) بر کسی پوشیده نیست. سجده های نمناک او در مسجد امام حسین (ع) – میعادگاه همیشگی او – و بودن در کنار شهدای این مسجد یادآور روزهای سبز الهی است.

قصدم از نوشتن این سطور پاسداشت یکی از سرمایه های بزرگ شهرم است که پیشنهاد می شود در مراسم نکوداشتی از این عالم مبارز و جوان پرشور روزهای حماسه و ایثار تجلیل شود. . .

ایکاش به این پیشنهاد توجه شود و نسل امروز بدانند بزرگان این شهر چه زجرها و زخم ها داشتند.

منبع: وبلاگ روشنای صبح

درباره ی رایحه

همچنین ببینید

خاکریز خاطرات ، خدایا چرا صبح نمی شود ، شهید علیار خسروی

خاکریز خاطرات ، خدایا چرا صبح نمی شود ، شهید علیار خسروی بی آنکه مرا …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.