خاطرات شهید

شهادت به دنبال او !

سی و دومین سالگرد شهادت � محمد گل اکبر � گرامی باد . شهید محمد گل اکبر و شهید محمد مهتدی   سردار سوداگر گفته بود هر جا محمد باشد آنجا عملیات می‌شود ! پس بهتر است محمد را از منطقه ام الرصاص دور کرده ، به جزایر مجنون برود تا کسی متوجه منطقه عملیات نشود ! بودن محمد در …

Read More »

سوگ سروده ای برای مدافع حرم شهید محسن حججی. شعری از دکتر محمدصادق محقق

بسمه تعالی سوگ سروده ای برای مدافع حرم شهید محسن حججی یادآور مظلومی اکبر حججی شد بُبریده سر از خنجر کافر، حججی شد در راه دفاع از حرم آل پیمبر در معرکه قربانی دیگر حججی شد این بار پس از غسل شهادت به تمنّی در خون تن خویش شناور حججی …

Read More »

ماجرای داعشی‌هایی که محسن حججی به هلاکت رساند

روایت فرمانده و همرزم شهید حججی: ماجرای داعشی‌هایی که محسن حججی به هلاکت رساند به گزارش پایگاه خبری پلاک: این روزها کمتر کسی هست که محسن را نشناسد. حتی آنهایی که زیاد با دنیای مجازی سر و کاری ندارند محسن را می شناشند. وقتی خدا بخواهد به بنده ای عزت …

Read More »

امروز ایران کربلاست

امروز ایران کربلاست   روزهای پایانی جنگ بود، جنگ داشت تمام می شد، شایعات زیادی در بین مردم عرب زبان می گشت. مثل احتمال پذیرش قطعنامه 598 ، صلح بین ایران و عراق، پیروزی عراق و شکست ایران، احتمال حمله اتمی یا شیمیایی به شهرها، زدن مراکز حساس و مهم …

Read More »

به استقبال فرمانده می رویم

به استقبال فرمانده می رویم✨ ?شنیده ام، وقتی در کودکی، مادر آراسته ات می کرد، با آن گونه های سرخ و موهای بور، مادربزرگ اسپند دود می کرد و خاکسترش را می مالید به صورتت تا از جذابیت سیمایت کم شود و مردم چشمت نزنند! ?حالا که بعد از 35 …

Read More »

لاله های عاشق دزفول ، پاسدار شهید حسن آیرمی

لاله های عاشق دزفول ، پاسدار شهید حسن آیرمی کلام شهید : خدمت خانواده عزیزو گرامی سلام عرض می کنم مخصوصاً به مادر و پدرم که جداً در پای من زجر ها کشیدند و مرا رتها بردند تا من بزرگ شدم و به این جا رسیدم. مادرم می دانم از …

Read More »

خون دلها خورده ایم(به یاد بدریون )

به یاد بدریون خون دلها خورده ایم پایگاه خبری انصارحزب الله دزفول(پلاک): زمستان 63 یواش یواش رو به انتها رسیده است و دلاوران وطن در فکر پیکار دیگری هستند؛«بدر» نامی آشنا در بین بچه های جنگ است! همچون طریق القدس ، فتح المبین ، محرم ،والفجرمقدماتی و… «بدر» حکایتی عاشقی …

Read More »

برادرانی که وصیت نامه‌ را با خون امضا کردند + عکس

برادرانی که وصیت نامه‌ را با خون امضا کردند + عکس وصیت نامه برادران شهید حسنی رنگ خون گرفت تا مظلومیت فرزندان امام روح‌الله (ره) را برای همیشه تاریخ فریاد کند. به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا, شهیدان حسنی از جمله برادران شهیدی بودند که در دوران پر افتخار …

Read More »

انگار همه ی «حسین»ها بی قرارند.

بالانویس 1: «شهید حسین ناجی» را در یک کتاب هم نمی شود معرفی کرد چه برسد به یک پست از وبلاگ. البته به گمانم قرار است بچه های گروه روایت گران شهدای دزفول، در کتابی روایت گر زندگی حسین باشند. بالانویس2: عجیب است تمام شهدای «حسین» نامی را که تا …

Read More »

مادر این شهید، هیچ گاه ماهی نخورد

بالانویس: نیت کرده بودم از شهید غلامرضا آلویی بنویسم. حالا اینکه دقیقاً نگارش مطلبِ غلامرضا افتاد روز تولد امام رضا(ع) اتفاقی بود یا معنایی دارد، الله اعلم! مادر این شهید، هیچ گاه ماهی نخورد بیاد شهید جاویدالاثر «غلامرضا آلویی» که پیکرش در امواج خروشان دریای خزر تا ابد جاودانه شد …

Read More »

کنار آینه و قرآن

کنار آینه و قرآن سی و چهارمین فصل فراق یار ، شهید عبدالحسین نوروزی نژاد گرامی باد . هزار شب ، همه شب بی تو ، زبان زمزمه ام این بود بخواب تا بدمد بختت ، بخواب ای سر سودایی … چه مانده است زما ، یاران ! دلی شکسته …

Read More »

خداحافظ حاج علی، آخرش گوی سبقت را ربودی.

دل نوشته ای برای شهید مدافع حرم  حاج علی قربانی خدا حافظ رفیق قدیمی، خدا حافظ رفیق صمیمی خدا حافظ  علی جان، ای به قربان تو و اخلاق نیکوی تو. آخرش گوی سبقت را ربودی از آن روزی که در والفجر مقدماتی شناختمت بال پرواز داشتی روزی که ماشاء الله …

Read More »

یار مسجدی، یار حوزه ای، یار جمعه ای

یار مسجدی، یار حوزه ای، یار جمعه ای سخن از بسیجی مخلص و مدافع حرم زینبی “شهید سیدمجتبی ابوالقاسمی “است. مسجد امام حسن عسکری(ع) و جلسات قرآن و پایگاه مقاومت آن یکی از فعالترین و بهترین مساجد ، جلسات و پایگاههای بسیج دزفول ، دیار مقاومت است . آنان که …

Read More »

افشای راز مزار شهید سید مجتبی صائبی نیا برای اولین بار پس از 17 سال

افشای راز مزار شهید سید مجتبی صائبی نیا برای اولین بار پس از 17 سال بالانویس 1: در پست قبلی گفتم که « طلبه ی شهید سید مجتبی صائبی نیا» شهیدی است که از دوره نوجوانی ام به یک دلیل خاص و یک سوال بی جواب، نامش همیشه در ذهنم …

Read More »

ماجرای احداث پل روی هور که منجر به کشف پیکر ۷۰۰ شهید شد

فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح گفت: در بعضی نقاط برای انجام کار تفحص حتی جاده‌ها قطع شده بود. جاده سیدالشهدا از این جمله بود. گفتم خدایا تکلیف ما اینجا چیست؟ وسط هور در دریا و این همه آب. می‌بایست پل بزنیم… 93/10/04 سردار سید محمد باقرزاده، فرمانده …

Read More »

شمیم مهربانی

شهید حمیدرضا شمیم (نفراول سمت چپ) ستاره ای دیگر از آسمان ذخیره سپاه دزفول در این روزها که مصادف با سالگرد عملیات رمضان است، برای اینکه یادی از شهدای ذخیره سپاه در این عملیات شده باشد از دوستان خواسته بودم تا هرکس به فراخور آشنایی خود با شهید حمیدرضا شمیم …

Read More »

نبرد خونین جاده ی مرزی شلمچه در عملیات بیت المقدس

  نوشتاری که در پیش روی شماست قسمتی از خاطرات حقیر در عملیات بیت المقدس است که به شما عزیزان تقدیم می گردد. قبلا به روح پاک همه شهدا بخصوص شهدای مظلوم عملیات بیت المقدس درود و سلام و صلوات می فرستیم. ساعت تقریبا” نه یا ده شب به تاریخ …

Read More »

صیاد دلها

بسمه تعالی باعرض سلام وادب.  اواخر سال 62 یا اوایل سال 63 بود بنده در ستاد مرکزی کمیته های انقلاب اسلامی مشغول بکار بودم. مدتی از خدمتم گذشت که بوسیله حجت الاسلام فلاحیان فرمانده وقت کمیته ها مأموریت یافتم که با استفاده از تجارب خودم و نهادهای دیگر طرحی را …

Read More »

انتخاب خداوند

نفر اول سمت راست حمید مریدی، ستاره ای دیگر از آسمان ذخیره سپاه دزفول  انتخاب خداوند در سحرگاه نهم اسفند 1362. حمید در خانواده ای که ایمان و اعتقاد به خداوند متعال در آن موج می زند ، متولد می شود. خانواده اش از نظر مالی ضعیف و مرحوم پدرش …

Read More »

کاش اتوبوس بلال برمی گشت

کاش اتوبوس بلال برمی گشت بعد از پاتک و تحویل خط به گردان کربلا به پادگان کرخه و بعد به دزفول برگشتیم. روزهایی بود که پیکر شهدا را می آوردند. یک صبح زود بارانی با زنگ تلفن بیدار شدم. حسن معتمدی بود. گفت خبر مسعود شاه حیدر را شنیده ای؟ …

Read More »

به یاد شهید سعید ظهور قربانی

اردوگاه حضرت علی اکبر را برپا کردیم و بسیار خسته بودیم. شب خیلی سختی بود. برپا کردن آنهمه چادر و امکانات اردویی توسط ده دوازده نفر واقعا سخت بود. شب در حال پست بودیم و هم پستی من به خوبی دریافت که در حال قدم زدن خوابم گرفته بود. دستم …

Read More »

وصیت نامه شهید یوسفعلی دوستی زاده

بسم رب الشهداءوالصدیقین وصیت نامه برادر شهید یوسفعلی دوستی زاده  برادران و عزیزان و دلسوزان اسلام،قلم در وصف وصیت نیست،چرا که راهم هدفم وآن چیزی که به یقین رسیدم و دنبالش رفتم خود وصیتم است.پیش از هر چیزی همانطوری که پیشوای والای مان امام علی(ع) سفارش نمود پرهیزکاری و پارسایی …

Read More »

چرا مانع رفتن من به جبهه شدی؟

حمیدرضا همیشه لبخد شیرینی بر لب داشت. یک موقع اعزام نیرو برای یکی از عملیات ها بود. رحیم و حمیدرضا کردونی هر دو برادر و از یک خانواده بودند. قرار بود یک نفر از آنها به جبهه اعزام شود. به من گفتند: به نظر شما کدام یک باید اعزام بشود؟ …

Read More »

حالا بگو چه کار کنم؟

حالا بگو چه کار کنم؟   سردار رشید اسلام شهید احمد هدایت پناه به همراه پدر و چهار تن از برادران خود در جبهه های مختلف حضور داشت و این موضوع مورد تحسین و تقدیر فرماندهان جنگ بود. البته حضور همزمان آنها در جبهه ها موجب می شد که گاهی …

Read More »

مادر شهید: ای نور چشمم و سُرور دلم، آفرین بر تو باد

شهید هوشنگ آدینه جوانی که در عرصه ی پیکار با دشمن بعثی شهید شده بود، در وصیت نامه اش به مادرش نوشته بود: «مادر بعد از من هیچ گونه گریه و ناله و زاری مکن که دشمن دلشاد گردد. برادرانم را به جای من به جبهه بفرست و خودت جنازه …

Read More »

اشراف زاده شهید

اشراف زاده شهید شهید مسعود توتونچی در کنار سردار شهید احمد سوداگر هرگاه بیاد شهید مسعود توتونچی می افتم ناخودآگاه قصه مصعب بن عمیر در ذهنم تجلی می کند. مصعب از اصحاب پیامبر اکرم (ص) بود. اشراف زاده ای که هرگاه از کوچه های مکه عبور می کرد بسیاری از …

Read More »

من از شهدا خجالت می کشم!

من از شهدا خجالت می کشم! آخر جنگ بود، فاو و شلمچه را هم عراق گرفته بود. آن موقع فرمانده ی گردان بلال حاج آقا عیدی مراد بود. در شهر هر چه بلندگوهای مساجد فریاد می زدند و از جوان ها درخواست می شد که به جبهه ها اعزام بشوند …

Read More »

نعمت الله و مقام رضا

نفر اول سمت راست شهید نعمت الله خادمعلی زاده یباد شهدای دزفول در عملیات کربلای4 و شهید خادمعلی صلوات نعمت الله و مقام رضا  روزهای آخر آذر ماه 1365 بود و سه چهار روز تا آغاز عملیات کربلای 4 باقی مانده بود. بچه ها کماکان پیگیر آموزشهای قبل از عملیات …

Read More »

متن سخنرانی مرحوم حجت الاسلام ابوترابی در رثای آزاده ی شهید محمود امجدیان

متن سخنرانی حجت الاسلام ابوترابی در رثای آزاده شهید محمود امجدیان (این سخنرانی در اولین سالگرد شهادت شهید محمود امجدیان در مسجد جلیلی باختران به تاریخ 1370/4/26 برگزار شد.) … عزیزان تنها شما امروز عزادار نیستید، ملت عزادار است که چنین عزیزی و چنین قهرمان و جوان رشیدی را از …

Read More »

سجده ی شکر

سجده ی شکر عملیات پیروزمندانه ی طریق القدس بود. فرزندان غیور و دلاور یعنی جوانان غیرتمند ایران اسلامی از سراسر کشور به منطقه ی جنوب هجوم آورده بودند. دزفول قهرمان همانند دیگر شهر ها جوانانش را به منطقه ی عملیاتی طریق القدس اعزام کرده بود و سوسنگرد و بستان آزاد …

Read More »

من می روم تا شهید بشوم!

من می روم تا شهید بشوم! کربلای پنج به واسطه ی محدود بودن حوزه ی عملیاتی سپاه اسلام و حجم سنگین آتشباری ارتش عراق بر روی این منطقه، بسیار عملیات سنگین و مشکلی بود و حماسه های شلمچه در این موقعیت زبانزد عام و خواست است و شهدای بزرگواری هم …

Read More »

تنها بازنده آن روز من بودم

در نشستی که دو سال پیش  در دزفول با هدف بازخوانی پاتک سنگین عراق در عملیات والفجر هشت برگزار شد صحنه هایی از حرکت غواصان گردان بلال پخش شد که پس از دیده بوسی با سید جمشید به سمت اروند می رفتند. این تصاویر برای آنهایی که عضوی از آن غواصان بودند خاطره انگیزتر بود. اما آن …

Read More »

بجای صحابه حسین (ع)

بجای صحابه حسین (ع) من خودم را می گویم اگر برخی صحنه های جنگ را ندیده بودم تصور اتفاقات کربلا برایم سخت می شد. اینکه چگونه باید رزم یک نوجوان سیزده ساله را  تصور کرد خیلی مشکل است. تیر بر چشم خوردن تصورش سخت است. قطع دست و پا و سر …

Read More »

علیار، بگو صاحب آن خانه کیست؟

سمت راست شهید احمد هدایت پناه و سمت چپ شهید غلامرضا هدایت پناه علیار، بگو صاحب آن خانه کیست؟ رو کرد به من و گفت: مش بهرام، جایی نرو با شما کار مهمی دارم. سوار بر موتور شدیم و در سطح شهر گردش می کردیم. حال عجیبی داشت و دلش …

Read More »

تویوتای سپاه

تویوتای سپاه شهید رضا پورعابد رزمنده لشکر 7 ولی عصر (عج) انسانی بسیار حاضر جواب و شوخ طبع بود، به طوریکه تمام سوالات دوستانش را با شوخ طبعی پاسخ می داد. روزی رضا سوار بر تویوتا سپاه، طول خیابانی از شهر دزفول را طی می کرد. در بین راه یکی …

Read More »

بیاد شهید رضا پورعابد

زندانیان او را دوست صمیمی خود می‌دانستند رضا پس از پیروزی انقلاب اسلامی که در زندان دزفول زندانبان بود، با زندانیان به گونه ای برادرانه و دوستانه برخورد می‌کرد که به او علاقه‌مند بودند و هیچ کدام از آنها از او گلایه و شکایتی نداشتند، چون نه آنها را تحقیر …

Read More »

این عکس یادگار روزهای ماست.

این عکس یادگار روزهای ماست. عکسی که همیشه بی نام عکاس دیدیمش. و بی نامی از شهدایش. تا به حال شده از خودتان در مورد این سرو قامتان بپرسید؟ در مورد این راست قامتان؟ احمد دهقان، نویسنده کتاب سفر به گرای ۲۷۰ درجه در توضیح این عکس – به عنوان …

Read More »

در قامت یک مرد

 در قامت یک مرد  شهید محمدرضا شاه حیدر محمدرضا شاه حیدر متولد ۱۳۴۷ است که با آغاز جنگ تحمیلی به جمع نوجوانان بسیج دزفول پیوست. اصرارفوق العاده ی او برای رفتن به جبهه  و مخالفت مسولین با اعزام  او به جبهه، یکی از مشکلات هر اعزام بسیج نوجوانان بود. عنایت …

Read More »

دانشمند گردان بلال شهید عبدالحسین صحتی

دانشمند گردان شهید عبدالحسین صحتی عبدالحسین متولد سال ۱۳۴۳ بود واز اولین روزهای تحمیل جنگ، یعنی در سن شانزده سالگی یک پای ثابت مسجد پاسداران و جبهه های پدافندی جنوب بود. در عملیات فتح المبین همراه با رزمندگان گردان عمار وارد عملیات شد. عبدالحسین صحتی در باره ی آن چیزی …

Read More »

سیمرغ و سیصد مرغ

شهید بزرگوار حسین ناجی نیروی مردمی داوطلب که برای حفاظت از دستاوردهای انقلاب اسلامی، شناسایی، گزینش آموزش و سازماندهی شده باشد اولین بار ودر اولین ماه های پس از پیروزی انقلاب، در دزفول شکل گرفت ولی اسم آن نیروی ذخیره سپاه بود. کار جذب سازماندهی و مدیریت این نیروها با …

Read More »

به بهانه ی آشنایی با سرلشکرشهید خلبان غلامرضا چاغروند

به بهانه آشنایی با سرلشکرشهید خلبان غلامرضا چاغروند بالانویس 1: روایت شهادت « سرلشکر شهید خلبان غلامرضا چاغروند » مانند یک پازل است. از شروع تا تکمیل شدن و کشف رازهایش، سه سال و شش ماه طول کشیده است. حرف های راویان و شاهدان مختلفی کنارهم چیده شده است تا …

Read More »

پدافندی فاو – روز تلخ ” بلال “

پدافندی فاو – روز تلخ ” بلال “ من بخشی از ساعات شب را هم به سنگرهای گروهان قائم سر می زدم و هم به گروهان فتح. ما دوربین دید در شبی داشتیم که سوژه خنده علیرضا خضریان شده بود و علی هر وقت مرا می دید بعد از سلام …

Read More »

قصه ای تلخ اما شنیدنی

قصه ای تلخ اما شنیدنی از شهید محمدحسین شیرزاد نیلساز. چهار قصه در یک روایت: 1 – روزگار سخت 2 – تکه زنجیر یادگار 3 – دست نیاز 4 – عبور از ضخامت گمنامی بسم الله الرحمن الرحیم ———— 1 – روزگار سخت محمدحسین در 11 خرداد ماه سال 1336 …

Read More »

یک طرف بدنش رفته بود

خانه ی برادرم مهمان بودیم. منزل ایشان در خیابان وصال بود. صدای موشک را شنیدیم قبل از اذان ظهر بود. من و مادرم با ترس و دلهره از خانه خارج شدیم. به طرف میدان امام به راه افتادیم. دلهره و ترس از سر و رویمان می بارید. با عجله، خودمان …

Read More »

به بهانه ی 16 اردیبهشت سالروز شهادت عبدالحسین نوروزی نژاد

وقتی بچه ها برای عملیات بیت المقدس به پادگان کرخه اعزام شدند من بخاطر یک سری کارهای ستاد ذخیره مجبور شدم چند روز دیرتر به آنها ملحق شوم. روزی که به پادگان رفتم سراغ بچه های گردان بلال را گرفتم. گفتند در انتهای غربی پادگان چادر زده اند. نزدیکی های …

Read More »

آدرسی که مادر شهید مفقودالجسد به بچه های تفحص داد

  چند روز بعد که آقای روستا به منطقه رفت، در حین تفحص، با تپه ای مواجه شد که ناخواسته او را به یاد حرف های مادر شهید انداخت و احساس کرد که این همان نقطه ای است که آن مادر، نشانی اش را داده بود… ما در گروه تفحص …

Read More »

شهید گمنامی که در کربلا مدفون است

از روزی که شنیده بود یکی از فرماندهان سپاه برای زیارت به کربلا آمده، در پوست خود نمی‌گنجید، می‌خواست خاطره ای که سال‌ها بر دل و روح او نقش بسته بود، به صاحبانش بسپارد. با این فکر خود را به کربلا رسانده و درخواست ملاقات با آن فرمانده را کرد. …

Read More »

برادران رسوالله(ص)

در دوران رسول ا… (ص) بودند کسانی که در رکاب ایشان شهید می شدند و دوستان شهید، او را با بهترین جملات از جمله: شهادت و بهشت بر تو مبارک و گوارا باد، خوشا به شعادت شما و …. پیـامبر(ص) حرف آنها را رد می کرد و می فرمـود: عبـــای …

Read More »

من بی کس و کار نیستم!

از کمیته تفحص مفقودین با منزل شهید تماس گرفتند . خانمی گوشی را برداشت. مثل همه موارد قبلی با اشتیاق گفتند که بعد از بیست وچندسال انتظار ، پیکر شهید پیدا شده و تا آخر هفته آن را تحویلشان می دهند. برخلاف تمام موارد قبلی ، آن طرف خط ، …

Read More »